وبلاگ شخصی عارف عبداللهی_بجنورد

خبرنگار _عکاس
کلمات کلیدی

عارف عبداللهی

بجنورد

عدالت مالیاتی

دانشجو و خانواده

نفس های آخر اصلاحات

از فتح الفتوح تا شکست بزرگ

صداقت در گفتار و عمل دولت و رفع شدن تحریم های اقتصادی!

(از مجموعه خاطرات آقای میم سین)

نگاه-غلط-رویسای-دانشگاه-های-استان-به-تشکل-های-سیاسی-دانشجویی

دردودلهای-وجدان-آقای-رییس-جمهور

اندرحکایات گذاشتن ریش در قرن مدرنیته شدن انسان ها

پاسخ به یک نشریه محلی خراسان شمالی

به مناسبت سومین سالگرد ریاست جمهوری روحانی

پاسخ یاداشت توجیهی از سوی جناب آقای یامین پور

اتخاذ موضع نسبت به تمدن غرب

ذهنی خارجی در لباس یقه سفید

جهاد فکر واندیشه در نهضت ما میتوانیم

فهم استراتژیک در میان مسئولان

قطعنامه 598

نقطه عطف تاریخ صدر اسلام

چند نکته مهم در مورد کودتای ترکیه ای

با برجام جلوی جنگ را گرفتیم!!

بی حیایی زنان یا بی غیرتی مردان مقصر کیست؟

راه حق و نصرت و فضل الهی

تهییج موسیقیایی

هزینه حقوق های نجومی غیر قابل اغماض و تطهیر است.

پهلوانان مدعی تدبیر

پوشش

برای زن دست وپاگیر است!!؟؟

چادری-ها-زهرایی-نیستند

یک نشریه محلی خراسان شمالی در سرمقاله آخرین شماره خود به تحلیل کودتای ترکیه با عنوان "کودتا در ترکیه؛ دخالت نکبت بار نظامیان در سیاست" پرداخت.

در خلال متن مسائلی مطرح می شود که هدف نگارنده از آن را بیش از پیش نمایان می کند، او دموکراسی و انتخابات آزاد را باعث نجات اقتصاد ترکیه می داند و سپس می گوید کودتای نظامیان باعث نا امنی در این کشور شد و در نتیجه صنعت توریسم آن که درامد چند ده میلیاردی برای ترکیه دارد دچار خدشه شد.

در نهایت نیز وی نتیجه گیری خود از این کودتا در ترکیه را به فرمایشاتی گزینشی از امام خمینی(رحمه ا... علیه) خاتمه می دهد که مقصود نگارنده را تکمیل می کند، می نویسد "وقتی ابعاد فاجعه دخالت نکبت بار نظامیان را در ترکیه می بینم به یاد فرمایشات امام می افتم که چه هوشمندانه و حکیمانه نظامیان را از ورود در امور سیاسی بر حذر می داشتند، امام انسان بزرگ و حکیمی بودند و گویی وضع امروز امثال ترکیه را پیش بینی می کردند؛ چنانکه فروپاشی شوروی را پیش بینی کردند؛ که آن نیز به وقوع پیوست!"

حال چند نکته پیرامون متن فوق؛ ابتدا اینکه باید یاداور شویم در کشور ما تا کنون تنها یک مرتبه کودتا رخ داده است و آن نیز مربوط به خوش بینی و اعتماد بی جایی بود که دکتر مصدق رئیس دولت ملی به آمریکا کرد، در واقع در جریان ملی شدن صنعت نفت مصدق برای آزاد کردن نفت از چنگال انگلیس خیال کرد باید یک متحد بین المللی داشته باشد و آن آمریکاست.

اینجا بود که بعد از همکاری و اعتماد به آمریکا در پشت پرده انگلیس و آمریکا با هم طرح کودتا و سرنگونی دولت مصدق را ریختند و دیدیم که پس از آن علی رغم هشدار های آیت ا... کاشانی مبنی بر اعتماد به توان مردم در ملی کردن صنعت نفت نتیجه این خوشبینی به آمریکا سرنگون شدن دولت و مضاعف شدن دیکتاتوری بود، ضمنا نفت نیز نه تنها ملی نشد بلکه اینبار به چنگال دو استعمارگر مستکبر یعنی آمریکا و انگلیس افتاد!

البته هنوز یادم نرفته بگویم دومین کودتا در کشور ایران نیز پس از انقلاب رخ داد! آنجا که جنبش سبز به رهبری سران فتنه آمریکایی_اسرائیلی سال هشتاد و هشت، شیرینی جشن مردمسالاری دینی را به کام ملت تلخ کردند و 24.5 میلیون رای مردم را نادیده گرفتند و با طرح ادعای واهی تقلب 8 ماه امنیت کشور را به آشوب کشیدند و به هیچ یک از اصول ادعایی خود یعنی دموکراسی و انتخابات آزاد پایبند نماندند.

این اقدام آنان باعث شد دشمن نا امید به اعمال فشار بیشتر بر مردم امیدوار شود و تحریم ها را برای به زانو در آوردن ملت بزرگ ایران بیشتر کند و در حقیقت مقصر اصلی فشار اقتصادی بر مردم ایران همین کودتاچیان سبز بودند.

اما در خصوص نیروهای نظامی علی الخصوص سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی که در این نوشتار به طور غیر مستقیم مورد هدف واقع شده است باید گفت اگر تابع قانون هستیم باید بدانیم که اختیارات ورود به عرصه های مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی برای حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی در اقصی نقاط جهان را قانون به سپاه پاسداران داده است.(1)

ضمن اینکه جنس فعالیت سیاسی در این نهاد پشتیبان انقلاب اسلامی متفاوت است و شامل روشنگری و بصیرت افزایی می شود نه فعالیت جناحی که نگارنده خود نیز در متنش از امام(رحمه ا... علیه) نقل می کند "ما می خواهیم سپاه و ارتش جند ا... باشند و دسته بندی سیاسی نداشته باشند" که در تمام ادوار خصوصا انتخابات ها این موضوع مورد تاکید سپاه، بسیج و ارتش بوده است.

در نهایت اینکه باید به ایشان یاداور شویم در کشوری که ولایت فقیه فرمانده کل قواست نیاز نیست نگران کودتای نیروهای مسلح باشید، نظامیان مخلص ما اگر سودای قدرت داشتند در خارج از مرزها برای دفاع از حریم اهل بیت(علیهم السلام) و امنیت کشور جانفشانی نمی کردند.

بیشترین نگرانی نظام و مردم از خواص بی بصیرت است که مانند فتنه سال 88 علیه رای و نظر اکثریت مردم کودتاچی گری نکنند و برای مقاصد دنیوی خود و تسلط دشمن بر کشور، امنیت و ثبات کشور را بهم نریزند.

بطوری که شاهد بودیم چطور تروریست هایی از گروهک منافقین گرفته تا عبدالمالک ریگی و آل سعود و پدر همه آنان آمریکا و رژیم صهیونیستی به صراحت از فتنه گران حمایت می کردند و آثار شادی در چهره آنان هویدا بود، اگر دم از خط امام می زنیم باید بدانیم امام روح ا... فرمودند "هرگاه کاری کردید که دشمن برای شما کف زد و شما را تشویق کرد بدانید در مسیر غلطی گام نهاده اید و به خودتان شک کنید"(1) فاعتبروا یا اولی الالباب.

پ.ن:

1- اصل 150 قانون اساسی

2- وصیت نامه سیاسی الهی امام خمینی(رحمه ا... علیه)

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۹۵ ، ۱۵:۱۵
عارف عبداللهی

به مناسبت سومین سالگرد ریاست جمهوری روحانی

از برجام‌زدگی تا مقصر تراشی برای بی‌حاصلی برجام

سه سال از آغاز به کار دولت آقای روحانی گذشت؛ اکنون این دولت به آخر راه خود نزدیک شده؛ در حالی که هنوز وعده‌های انتخاباتی رییس جمهور در آغاز راه  فراموش نشده است. دولت در طول این مدت با نادیده گرفتن  ظرفیت‌های داخلی؛ همه مشکلات کشور را به سیاست خارجه گره زد و تمام انرژی خود را صرف توافق نافرجام برجام کرد. از این منظر می‌توان دوران ریاست جمهوری روحانی را به چند بخش تقسیم کرد:  


1برجام زدگی و گره زدن تمام مشکلات به برجام:

در این مرحله دولت  اولا سعی می‌کرد وضعیت کشور را #بحرانی جلوه دهد؛ دوم در حالیکه حل تمامی #مشکلات را به برجام گره  می‌زد  بر فواید این توافق بر اقتصاد کشور تمرکز افراطی داشت و سوم  نهادهای قانونی کشور را در تصویب فوری برجام، تحت فشار قرار می‌داد. 


2 تلاش برای رسیدن به برجام 1 و 2 و 3 و ...

در این مرحله رئیس جمهور، علارغم عهدشکنی‌های آمریکا، همچنان از هر تریبونی برای بهشت نشان دادن فضای پسابرجام و #فتح‌الفتوح خوانی برجام استفاده می‌کرد و دائماً از  تحولاتی عظیم در پسابرجام سخن می‌گفت؛ چون این آب‌نبات زیر دهانشان مزه کرد سخن از  برجام 2 و 3 و 4 به میان آوردند و آن را راه حل مشکلات معرفی کردند. برجام 2 چیزی نییست جز فاصله گرفتن از #مقاومت منطقه. مطرح شدن برجام 2، 3 و 4 پس از برجام، دامی برای انقلاب اسلامی بود که رهبر معظم انقلاب با هوشمندی و ژرف‌اندیشی خط آمریکا را خواندند و مانع تحقق آن شدند.


3تلاش برای اجباری شدن درک دستاوردهای برجام

در حال حاضر «هر کس از لغو تحریم‌ها خوشحال نشود باید در ایرانی بودن او شک کنیم» این قبیل اظهارات که نوعی توهین آشکار به ملت ایران است؛ در حالی که بد عهدی‌های آمریکا در همان آغاز راه بر همگان روشن شد؛ بار‌ها و بارها از سوی دولت و حامیان آن شنیده شده است.  تلاش برای اجباری شدن لمس دستاوردهای برجام، یکی دیگر از راه‌های ممکن برای عبور بی‌سر و صدا از شکست وعده‌های برجامی دولت و اصلاح‌طلبان به مردم به شمار می‌آید.

 

4 مقصر تراشی برای بی دستاوردی برجام  

پس از روشن شدن بی‌دستاوردی مذاکرات برای مردم؛ و ناکام ماندن روشهای سرپوش گذاشتن بر این شکست؛ دولت و حامیان آن ، در یک سالگی برجام،  به «مقصرتراشی برای بی‌دستاوردی برجام» روی آورده است. روشی که  در پیشابرجام هم سابقه داشت.  ولی‌الله سیف و اسحاق جهانگیری، رئیس بانک مرکزی و معاون اول دولت یازدهم در این زمینه صراحتاً صحبت‌هایی را طرح کرده مبنی بر اینکه دست‌هایی ناپاک در کارند تا نگذارند دستاوردهای برجام آشکار شود!‼️


4  انفعال دولت در برابر مشکلات کشور

اینک دولت در حالتی انفعالی به جای جبران مافات و حل مشکلات کشور به دنبال #آمارسازی‌های خیالی از اقدامات صورت گرفته در این سه سال است. آمارهایی که با واقعیات جامعه فاصله زیادی دارد. آمارهای واقعی به ما می‌گوید که در عرض این سه سال کارخانه‌های بسیاری در کشور تعطیل شده و چرخ #تولید و #سرمایه گذاری مولد کاملاً خوابیده است.

 بهتر است دولت در یک سال باقیمانده به جای  بازی با کلمات برجام و پسا برجام کمی هم وارد وادی عمل شود و به وضعیت بازار و صنعت بهبود بخشد.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۵ ، ۱۳:۴۰
عارف عبداللهی

درد دل های یک سالِمِ افسرده با جنابِ دکتر راجب بیماری نجومخوردگی ......


اقای دکتر! شما بجای اینکه به فکر بهبودی این بیماری باشید ! به دنبال تشدید بیماری هستید؟؟


 پُلی بزنیم به گذشته نچندان دور:


دکتر قاضی زاده هاشمی : فراموش نکنیم که دین حنیف ، آیین پوشیدگی است ، نه افشاگری !


آقای دکتر! فراموش نکنیم که همان دینی که حنیف بوده ،بزرگ عادلِ تاریخ ،مولای متقیان هم از همان مکتب به امامت و رهبریه اجتماع خویش رسیده . 


اقای دکتر ؟ بجاست که قبل از تجویز شما این موضوع را برایتان شرح دهم که : 


 مولای متقیان کسانی را که با توسل به اموال مردم بیش از استحقاقشان از پاداش برخوردار می گشتند را به اجرای اکثر حکم های زیر وامیداشت :


 مصادره اموال و برگرداندن آنها به صاحبان اصلی 

ضربه های شلاق در ملا عام به نحوی که همه مطلع شوند( آگاهی از عمل فاسد، نه افشاگری ) و باقیه مجازات ها که برای افراد و مسئولین تحت حکومت خویش داشتند ( مستدرک الوسائل ج 17 ص 403 )


شاید هم بنده نمی توانم برداشتی از حنیف (پاکیزه) بودن دین داشته باشم ! و تفاوت پاکیزگی با محافظه کاریه منفی را نمیدانم !!!


 حالا که فرصت است یک مطلب حاشیه ای را هم برایتان بگویم : 


جنابعالی گفته بودید که در دولت قبل زایمان ها در کف خیابان ها انجام میشد!


 .الحمدلله که با روی کار آمدن دولت جدید زایمان ها از کف خیابان ها جمع شده اما بعد از اینکه زایمان ها جمع شدند ، آبروها به کف خیابان ها روانه شدند و صدای مردم از شیوع بیماریه نجومخوردگی در آمده... 


و بجاست که پیش بینی کنیم از آینده طبق فرمایشات شما: 


شاید در آینده ای نچندان دور ، شما باید تولید نسل اقا زاده ها را در بیمارستان ها پی گیری کنید ، چون مردم عادی از پایه ی اقتصادی فلج میشوند و به فکر تشکیل خانواده نخواهند افتاد و آنوقت شما هم یا باید درهای بیمارستان ها را تخته کنید و یا برروی افراد نجومخورده باز گذارید !!!


👈 . و یک پیشنهاد:


بنظر بنده اگر به دنبال التیام یافتن این بیماری نیستید و یا اگر علمش را ندارید حداقل موجبات تشدیدش را محیا نکنید و به دست افراد کاربلد بسپارید . باتشکر .


ودر آخر هم سخنم را با یک دوبیتی به منظور بیهودگیه برخی تفکر ها به پایان خواهم رساند 


          شهپر پرواز ما خواهد کف افسوس شد 

                کز غلط بینی قفس را آشیان پنداشتیم ....


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۵ ، ۱۱:۵۵
عارف عبداللهی


طی روزهای گذشته یادداشتی توجیهی از سوی برادر ارجمندم جناب آقای یامین پور را درباره مسائل جاری کشمیر خوانده ام که ضمن احترام به نظر ایشان تصور می کنم ضعف اطلاعات تاریخی و میدانی مسیر بحث و استنتاج ایشان را به خطا برده است دراین باره تذکر چند نکته را ضروری می دانم

1.از جنبه تاریخی درباره پیدایش چالش کشمیر در این نکته تردیدی نیست که حاکمیت هند بر کشمیر غاصبانه و نامشروع است و این کشور سرانجام باید به تعهدات بین المللی و طبیعی تاریخی تن داده و اجازه تعیین حق سرنوشت را به مردم کشمیر واگذار کند چه آن که اگر دسیسه پیر استعمار نبود مردم کشمیر در هند و پاکستان مجبور به تحمل این همه رنج طولانی نبودند درواقع فلسفه اصلی حمایت از مردم کشمیر دفاع از حق یاد شده است که هرگز نمی توان از آن چشم پوشید مگر آن که اراده مردم محروم کشمیر آن را تایید کند.

2. آنچه البته می تواند مورد مناقشه و اختلاف باشد نحوه احقاق این حق اجتناب ناپذیر است ممکن است کسانی معتقد باشند راه احقاق حق پیگیریهای حقوقی بین المللی است و برخی دیگر معتقد باشند که سازمان های بین المللی ساخته و پرداخته همان استعمارگران فتنه گراست و از راه نتیجه ای حاصل نخواهد شد بنابراین باید به اعتراضهای مسالمت آمیز مدنی روی آورد که البته تاریخ مبارزات کشمیر این تجربه را نیز ناکام نشان داده است و سبعیت دولت و ارتش هند راه را برا این روش نیز بسته است چه آن که تا پیش از دهه 90 معمولا همین روش ادامه داشته است و ممکن است کسانی دیگر معتقد باشند همچنان که فلسطینیان راهی جز مبارزه مسلحانه پیش رو ندارند کشمیریان نیز به دلیل عناد و لجاج دولت هند راهی جز این ندارند

3. درباره مساله پیچیده کشمیر یک سوی طبیعی ماجرا دولت پاکستان است که پیدا و پنهان به تحریک و تجهیز عناصر مسلح در کشمیر می پردازد و البته این را جز وظایف انسانی و اسلامی خود برای نجات مردم کشمیر می داند شاید تا این جای سخن چندان نتوان به پاکستان خرده گرفت اما وقتی پای نیات دیگر و سوءاستفاده های گسترده سیاسی داخلی و منطقه ای به میان می آید پای همراهی با سیاست های پاکستان در موضوع کشمیر می لنگد و امت اسلامی را در این همراهی با تردید روبرو می کند چه آنکه بارها پاکستان نشان داده است که خیرخواه واقعی مردم کشمیر نیست به عنوان نمونه می توان به پرورش گروههای افراطی و تروریستی از قبیل لشکر طیبه اشاره کرد که دستش به خون مسلمان پاکستان و افغانستان آلوده است

4.ضلع دیگر چالش کشمیر سیاست های سراسر تبعیض و ظلم و سبعیت دولت هند در طول نزدیک به هفتاد سال است که نزدیک به هفتاد هزار قربانی از مردم بی دفاع و مظلوم کشمیر برجای نهاده است یعنی تقریبا هر سال هزار نفر از زنان و کودکان و مردان کشمیری به کام مرگ کشیده شده اند به ویژه در دولت فعلی هند که با شعارهای افراطی و سابقه مسلمان کشی برسر کار آمده و برای جلب رضایت طرفدارانش نیاز به این خون ریزی دارد زیرا هنوز در تحقق این وعده برای هندوهای متعصب در سایر مناطق هند موفق نبوده است و باید  این ناکامی را در کشمیر جبران نماید کافی است دوستان انقلابی مانند آقای یامین پور که ترجیح داده اند به کسوت دیپلماتها درآمده و سخنان شیک و اتوکشیده و از سر ناآگاهی می گویند کمی نیز به تصاویر و روشهای جنایات هندوهای متعصب برضد مسلمانان مظلوم بنگرند و اگر هنوز عاطفه ای دارند خود و خانواده خود را به جای آن مظلومان بگذارند تا دلیل فریادها و انتقادهای کشمیریها از جهان اسلام و جمهوری اسلامی را دریابند 

احساس سوختن به تماشا نمی شود      آتش بگیر تا که بدانی چه می کشم

5. سرانجام قربانیان اصلی مردم مظلومی هستند که چون خشک و تر درآتش افروخته می سوزند و مساله آنها این نیست که کدام گروه و چه کسانی خواه وهابی و یا غیرآن این بهانه را به دست سفاکان هندو داده است بلکه در این بهانه جویی سبعانه روز و شبشان یکی است و فریاد استغاثه آنها به آسمان می رسد و شاید توجیه های دیپلمات ها و دیپلماتیک دردی از آنها دوا نکند بلکه آنچه به کارآنها می آید فشارهای مردم مسلمان است که دولتهای بی درد را به تحرک وادارد  تا از ابزارهای ممکن برای فشار به دولت هند بهره جسته درد و آۀام آنها را تسکین دهند 

با آن که سالهاست به برادر ارجمند جناب آقای یامین پور ارادت دارم اما این موضع را دور از مرام و مسلک ایشان می دانم البته در نوشته مشابه دیگری نیز از استاد گرانقدر طالب زاده موضعی مشابه دیده ام که گمان دارم از یک منبع و شاید در جلسه توجیهی دیپلماتیک این حرف را به دهان دوستان داده اند از این رو با پوزش از جسارت یادآوری نکته های یاد شده، تقاضا می کنم درصدد جبران این القا به بدنه حزب الله برآیند و مانع ادامه این فرآیند وحشیانه گردد

انه ولی التوفیق- 

دکترتقی صادقی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۵ ، ۰۰:۰۵
عارف عبداللهی


.1    در چند سال اخیر جریانی در کشور به صحنه قدرت بازگشت که در مسئله چگونگی برخورد و نحوه اتخاذ موضع نسبت به تمدن غرب ، قرائت متفاوتی نسبت به سایر جریانات  داشت و نیز دارد. دراین سالیان تلاشی بسیاری صورت گرفت تا بتواند دیدگاه خود را  در مسئله مذکور به جامعه القا کند، اما غافل از اینکه  نتیجه، خلاف تبلیغ جهت گیری کرد. سوالاتی که در شرایط فکری و فرهنگی ایجادشده، میتوان پرسید این است که : نسبت به تمدن غرب چه موضعی باید اتخاذ کرد؟، چگونه باید در باره آن اندیشید ؟و در بیان کلان از  چگونگی اتخاذ موضع نسیت به تمدن غرب باید پرسش کرد. از این مسئله نمیتوان گذرکرد که تمدن غرب به عنوان واقیعت موجود، در تاریخ معاصر حضور دارد و کسی انکار نخواهد کرد که برای پرواز به سمت آرمان ها، واقیعت ها را  باید در نظر گرفت، اراده ما بر توجه نکردن به این تمدن ، سبب عدم شناخت و  درک نادرستی از نقش انسان در عالم خواهد شد. هر چقدر که در جهت فهم تمدن غرب گام برداریم ، انحراف  بر ما عیان تر و مسیر حقیقت و عبودیت روشن تر خواهد شد. از طرفی باید نسیت و جایگاه خود با تمدن غرب را  بعد از فهم آن، به درستی مشخص کنیم. اگر بنابه تعامل است، از چگونگی تعامل و حد و مرز های آن صحبت شود و اگر بنا به تهاجم است به طور مشابه نیز باید مسئله روشن شود. شناخت چارچوب فکری و اندیشه ای اسلام نسبت به فلسفه تاریخی و فرهنگی تمدن غرب، سبب خواهد مسیر اصلی چگونگی اندیشدن به مسئله غرب را گم نکنیم.

2.    ابتدا جامعه شناختی در مسئله تفکر به غرب،  باید در نظر گرفت . در مقابل تمدن غرب سه نوع موضع میشود اختیار کرد ؛ الف) موضع‌گیری اول آن است که فکر کنیم امکان دارد در کنار زندگی غربی به دینداری خود بپردازیم. با این تصور که تمدن غربی مظهر پیشرفت بشر است و لذا نه‌تنها نباید از آن کراهت داشت بلکه باید آن را تأیید نمود و تقویت کرد و در بستر تمدن جدید بهترین زندگی‌ها را به‌دست‌آورد و در عین حال در جلسات دینی هم حاضر شد و به عبادات خود هم مشغول بود. ب) موضع‌گیری دوم نسبت به غرب؛ به این صورت است که نسبت به دنیای مدرن بی‌تفاوت باشی، بدون آن که غرب را تأیید کنی؛ جدای از غرب و تمدن آن به زندگی دینی خود بپردازی، کاری هم نداشته باشی که غرب تا کجاها پیشرفت کرده و چگونه نظام فکری و فرهنگی جوامع را تحت تأثیر خود قرار داده است. ج) موضع‌گیری سوم نسبت به غرب؛ این است که معتقد باشی اگر بخواهی به نحو درست دینداری کنی و راه عالم قدس و معنا را به سوی جان جامعه بگشایی، نه تنها باید به بهترین نحو جامعه را متوجه معارف عالیه‌ی دین نمود، بلکه باید با فرهنگ غرب به‌عنوان حجاب حقیقت، مخالفت کرد و آن روزی که ضد تمدنِ غرب فکر نکرده باشی و حرف نزده باشی و عمل نکرده باشی، آن روز را برای خود زندگی ندانی. حال به سراغ اندیشه اسلام نسبت به تمدن غرب میرویم تا بتوانیم، موضع صحیح را اتخاذ کنیم.  در بیان قرآن در آیه 120 سوره بقره داریم « وَلَن تَرضىٰ عَنکَ الیَهودُ وَلَا النَّصارىٰ حَتّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُم ۗ قُل إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الهُدىٰ ۗ وَلَئِنِ اتَّبَعتَ أَهواءَهُم بَعدَ الَّذی جاءَکَ مِنَ العِلمِ ۙ ما لَکَ مِنَ اللَّهِ مِن وَلِیٍّ وَلا نَصیرٍ». «هرگز یهود و نصارى از تو راضى نخواهند شد تا (بطور کامل تسلیم خواسته هاى آنها شوى و) از آئین (تحریف یافته ) آنان پیروى کنى بگو هدایت تنها هدایت الهى است ، و اگر از هوى و هوسهاى آنها پیروى کنى ، بعد از آنکه آگاه شدهاى هیچ سرپرست و یاورى از ناحیه خدا براى تو نخواهد بود. ».

3.    در بیان تفسیر المیزان ذیل این آیه میخوانیم : « این یهودیان و مسیحیان که تاکنون درباره آنها سخن مى گفتیم و دامنه سخنان ما به مناسبت بکفار و مشرکین کشیده شد، هرگز از تو راضى نمیشوند مگر وقتى که تو به دین آنان درآئى ، دینى که خودشان به پیروى از هوى و هوسشان تراشیده و با آراء خود درست کرده اند. و لذا در رد این توقع بیجاى آنان ، دستور میدهد بایشان بگو: (ان هدى اللّه هو الهدى ) هدایت خدا هدایت است ، نه ساخته هاى شما، مى خواهد بفرماید: پیروى دیگران کردن ، بخاطر هدایت است و هدایتى بغیر هدایت خدا نیست ، و حقى بجز حق خدا نیست تا پیروى شود و غیر هدایت خدا - یعنى این کیش و آئین شما - هدایت نیست ، بلکه هواهاى نفسانى خود شماست که لباس دین بر تنش کرده اید و نام دین بر آن نهاده اید.». این سوال در اینجا مطرح میشودکه ؛ در مقابل تمدنی که هیچگاه نسبت به سایر جوامع راضی نخواهند شد مگر اینکه به کیش آنان درآیند،چه موضعی باید اتخاذ کرد ؟. آیا تعامل در پاسخ این سوال خواهد بود ؟ چطور با تمدنی که هیچگاه راضی نخواهد شد، تعاملی گفت و گوی باید شکل داد ؟. گفت و گوی تمدن ها ، چگونه تعاملی است ؟. تعاملی که به هزنیه از دست دادن آئین و کیش ختم خواهد شد ؟.  شاید که به جای واژه تعامل باید تهاجم را انتخاب کرد ، چرا که  تمدن غرب اندیشه ای جز تهاجم و نابودی ندارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۹۵ ، ۰۹:۳۷
عارف عبداللهی

حمایت از تولید ملی شاید کلید واژه ای باشد که در این چند ساله به کرات انرا شنیده باشید. البته ماهم شنیده ایم، منتهی فقط شنیده ایم. وعمل را در قابِ رویایِ به خاک سپرده شده یافتیم. این خود ذکر مصیبت امروز ماست.
گویا مدیران ما همه چیز را در غرب و زرقو برقهایش میبینند تا در عزت و اراده ملی، مصداق این حرف من  روزشمار شعار رهبری برای اقتصاد مقاومتی است. چند سالی میشود که رهبر مملکت از حمایت تولید ملی میگوید. اما ازآن مدیرخوش ذوقی که ایرانیان را توانمند در صنعت آبگوشت بز باش تا قرمه سبزی  میداند بگیرید تا یک معاون سیاسی امنیتی جز، در یک ارگان دولتی که اعتقاد دارد مسئول اجرایی را چه به درک اقتصاد مقاومتی، همه متفق القول هستند که اقتصاد مقاومتی در عمل یعنی کشک.
ولی از حق هم که نگذریم در بحث شعار همگی استادند در حدی که برای اقتصاد مقاومتی شعر میسرایند و اجلاسیه میگیرند و هزینه ها میکنند
البته نه اینکه در عمل هم صفر کیلومتر باشند...  به هیچ وچه!
چند سالیست که به خود تکانی داده اند و چند کارخانه ی سابقه دار را ب زمین زده اند تا بلکم اقتصاد مقاومتی معنا پیدا کند و واردات بی رویه و قاچاق نیز سهمی در حمایت از تولید ملی داشته باشند. اینکه خوب است،من یاد صحبت ان حکیمی افتادم که گفته بود ما مدیر اقتصادی را باید از خارج وارد کنیم.نمیدانم این حرف را ناشتایی گفته بود یا نه؟ اما همین بس که معنای اقتصاد مقاومتی یعنی بومی سازیزاسیون کردن تولید ملی!
 وارد نکردن جنسی که مشابه داخلی دارد خود بزرگترین کمک به تولید ملی است اما دراین چند ساله انچه که ما دیده ایم نقطه ی مقابل این فرایند بوده به شکلی که از شیرینی زیاد شکر وارداتی، شکر تولید شده در داخل کشورچنان از حلاوت سابقش افتاده که میتوان انرا به عنوان نمک استفاده کرد.
واقعا نمیدانم این مملکت با این مدیران یقه سفید که ذهنی واداده به غرب دارند به کجا میرود اما
یاد روزی می افتم که در این مملکت،زنان ناصرالدین شاه جرات خم به ابرو اوردن بر سر هووهای فراوان خود را نداشتند. حرمسرای ناصرالدین شاه شده بود زنسرا واز تعدد فراوان زنان، دیوار حرمسرا ترک خورده شده بود و شاید اگر عمر پادشاه بر سر حکومت بیش از انی که در تاریخ امده ادامه میافت، حرمسرا ب نقطه ی انفجار میرسید!!!
حیرت و تعجب من بیشتر از باب نقش زنانیست که بر سر هووهای خود و یا شهوت افسارگسیخته ی شاه لب از هم نگشوده بودند اما پس از فرمان تاریخی ایت الله میرزای شیرازی ان مرجع عالیقدر راجع به تحریم تنباکو توسط ایرانیان، با چنان اخمو تخمی بر شاه و قلیانهایش فرود امدند که شاه به خواب هم نمیدید که چنین زنان غیرتمندی  دارد ک قلیانهایش را در چشم بر هم زدنی ریز ریز میکنند.
خلاصه ان شد که به حکم شرع و عزت ملی، زنان شاه مردانگی کردند.
و حال نیز من فکر میکنم یک زن غیرتمند ایرانی بهتر است از ده مدیر خودباخته و شیفته ی خارج که تولید ملی را با نگاه حقیر خود به مسلخ نابودی میبرند...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۹۵ ، ۱۳:۳۷
عارف عبداللهی

  -در دوراهی جهان در سال 1357 ، راه سومی مطرح شد، راه سومی که شعارش این بود ،« نه شرقی ، نه غربی، جمهوری اسلامی» و در بیان رهبر کبیر انقلاب راه سوم اینگونه بیان شد : « این چیز هایی که در ممالک دیگر شما خیال می کنید" تمدن" است ، وقتی درست تامل کنید، تمدن نیست، بلکه به " توحش"  نزدیکتر است. اسلام نه با سرمایه داری موافق است و نه با کمونیسم. اسلام راه و رسم دیگری غیر از اینها دارد ». انقلاب اسلامی نظم بلوک بندی دنیا را برهم زد، دوران جدیدی را در عالم رقم زد. اگر متوجه باشیم که انقلاب اسلامی گفتمان بدیع عصر معاصر است، یقینا به بیان خواهیم رسید که امروز چشم دنیا به ملت ایران است. لذا جا دارد که مطرح کنیم ؛  بیان و تبیین این راه و رسم ها به عهده کیست؟ چه کسانی باید راه سوم را مطرح کنند و آن را پیش روی جهانیان قرار دهند ؟جهادگران این عرصه، چگونه باید ایفای نقش کنند؟ در بیان قرآن، در آیه 52 سوره فرقان ذکر شده است که :  « فلا تطع الکافرین و جاهدهم به جهادا کبیرا » پس از کافران پیروی نکن و به وسیله ی قرآن ( با ترک پیروی از آنان ) با آنان به جهادی بزرگ بپرداز. چه نوع جهادی مد نظر است؟ پیام این آیه چیست؟ با پیروی نکردن از کافرین ، این آیه متذکر چه مسئله ای است؟

-   در تفسیر نمونه پیرامون این آیه بیان شده است که : « بـدون شـک مـنـظور از جهاد در این مورد جهاد فکرى و فرهنگى و تبلیغاتى است، نه جهاد مـسـلحـانـه، چـرا کـه ایـن سـوره مـکـى اسـت و مـى دانـیـم دسـتـور جـهـاد مـسـلحـانـه در مـکـه نازل نشده بود. و بـه گـفـتـه مـرحـوم طـبـرسـى در مـجـمـع البـیـان ایـن آیـه دلیل روشنى است بر اینکه جهاد فکرى و تبلیغاتى در برابر وسوسه هاى گمراهان و دشـمـنـان حـق از بـزرگترین جهادها است، و حتى ممکن است حدیث معروف پیامبر (صلى اللّه عـلیـه و آله و سلّم ): رجعنا من الجهاد الاصغر الى الجهاد الاکبر: ما از جهاد کوچک به سوى جـهـاد بـزرگ بـازگـشـتـیم اشاره به همین جهاد و عظمت کار دانشمندان و علما در تبلیغ دین باشد». مشخص شد که جهاد فکری و فرهنگی، جهاد کبیر است. پیروی نکردن از کافرین، در عدم تبعیت از آراء و اندیشه آنان، معنا می باید. در مسئله اقتصاد، پیرو مکتب اقتصادی آنان نباش، در مسئله سیاست، پیرو نظام سیاسی آنان نباش، در مسئله فرهنگ، از مبانی فرهنگی آنان تبعیت نکن. ودر تمام عرصه ها حیات اجتماعی بشر، به مکتب و نظام اندیشه و چارچوب فکری ِجبهه اسلام رجوع کن. توجه کنیم که در بیان ترجمه و تفسیر آیه ذکر شده است که : « به وسیله ی قرآن با آنان به جهادی بزرگ بپرداز»، یعنی رجوع به مکتب فکری و فرهنگی اسلام که همان قرآن است، محور جهاد کبیر قرار داده شده است. آیه در ابتدا گفتمان سلبی را مطرح می کند، پیروی نکن؛ و در انتها متذکر میشود که با کافران به وسیله قرآن جهاد کن و این یعنی راه سوم در دوراهی که انسان بریده از وحی پیش روی خود نهاده بود، انسانی که با خرد تجربی خود میخواست برنامه سعادت خود را تدوین کند. توجه کنیم که اگر هر مسیری ، هر مکتبی و راهبردی به عنوان راه سوم و مسیر اصلی جهت سعادت و پیشرفت بشر در حیات زندگی اش،  مطرح بشود و و در راستا و برگفته از کلام وحی و مکتب فکری جبهه اسلام- قرآن و کلام اهل بیت (ع)- نباشد؛ محکوم به زوال خواهد بود.

-   در عصر حاضر که جبهه امروزی دشمن در کلام مقام معظم رهبری، به جبهه کفار صدر اسلام در جنگ احزاب ، تشبیه شده است، تنها راه نجات از این محاصره تمام عیارفکر و فرهنگی و اقتصادی ، جهاد کبیر است. برای برون رفت از دوراهی تحمیلی کنونی که از سوی دشمنان داخلی و خارجی نظام اسلامی، القا شده است، باید به دنبال راه سوم و مسیر اصلی باشیم، اگر یقین کردیم و دانستیم که مسیر کنونی سعادت بشر، به حضیض ذلت ختم خواهد شد و انسان را بیش از پیش در باتلاق خود ساخته فرو خواهد برد، جهاد کبیر یعنی ، جهاد فکری و فرهنگی بر پایه قرآن ، تنها راهبرد موجود خواهد بود. مقام معظم رهبری در همین رابطه میفرماید : « خب، اطاعت از کافرین نکن، پس چه‌کار کن؟ وَ اتَّبِع ما یوحی‌ اِلَیکَ مِن رَبِّکَ اِنَّ اللهَ کانَ بِما تَعمَلونَ خَبیرًا. (سوره‌ی احزاب، آیه‌ی ۲ ) . [میفرماید:] یاٰاَیُّهَا النَّبِیُّ اتَّقِ اللهَ وَ لا تُطِعِ الکفِرینَ و المُنفِقینَ اِنَّ اللهَ کانَ عَلیمًا حکیمًا * وَ اتَّبِع ما یوحی‌ اِلَیکَ مِن رَبِّکَ اِنَّ اللهَ کانَ بِما تَعمَلونَ خَبیرا؛  از آنها تبعیّت نکن؛ تو برنامه داری؛ تو برنامه‌ی کار داری، برنامه‌ی زندگی داری؛ وحی الهی تو را تنها نگذاشته است؛ قرآن در اختیار تو است، اسلام در اختیار تو است، برنامه‌ی اسلام در اختیار تو است؛ این راه را برو. »

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۵ ، ۱۱:۲۰
عارف عبداللهی

به نظر می رسد منظور رهبر معظم انقلاب از ولنگاری فرهنگی، بی قیدی، بی خیالی و غفلت و بی توجهی افراد و سازمانهای مسئول کشور به مسئله مهم فرهنگ است، که در دو شکل خود را نشان می دهد؛ اول_ غفلت و کوتاهی در استفاده از منابع غنی اسلامی _ایرانی برای تولید محصولات فرهنگی مفید و دوم_ بی توجهی و غفلت از اقدامات دشمن و عوامل غافل یا خائن در تولید و توزیع کالای فرهنگی مضر در کشور.

«ولنگاری» در لغت به معنی؛ بی قیدی، بی بند و باری، و در اصل بی توجهی یا بی اهمیت دانستن یک موضوع است و «ولنگار» به معنی شخص بی بند و بار و بی قید و لا ابالی اطلاق می شود. به نظر می رسد منظور رهبر معظم انقلاب از ولنگاری فرهنگی، بی قیدی، بی خیالی و غفلت و بی توجهی افراد و سازمانهای مسئول کشور به مسئله مهم فرهنگ است، که در دو شکل خود را نشان می دهد؛ اول_ غفلت و کوتاهی در استفاده از منابع غنی اسلامی _ایرانی برای تولید محصولات فرهنگی مفید و دوم_ بی توجهی و غفلت از اقدامات دشمن و عوامل غافل یا خائن در تولید و توزیع کالای فرهنگی مضر در کشور.

نتایج و آثار ولنگاری فرهنگی

ولنگاری نشان دهنده انفعال افراد مسئول است و انفعال در هر حوزه ای که وارد شود با خود واماندگی و واپسگرایی و در نهایت آشفتگی را در پی دارد ولنگاری فرهنگی، پروژه نفوذ فرهنگی دشمن را تکمیل می کند و در نتیجه، تبادل فرهنگی جای خود را به وادادگی در برابر تهاجم فرهنگی دشمن می دهد.

از دیگر نتایج ولنگاری فرهنگی، رواج تولیدات مسموم فرهنگی در همه زمینه ها و هر روز با ابزارهای مختلف در جامعه است و در مقابل عدم تولید محصولات فرهنگی خوب و مطابق اهداف نظام و منافع ملی است و نهایتا این امور به کاهش توفیقات کشور در مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و امنیتی منجر می شود.

نمونه های عملی ولنگاری فرهنگی  در جامعه

برخی اقدامات و یا سهل انگاری ها درباره مد و لباس غفلت و یا انحراف نسبت به وضعیت پرورش در وزارت آموزش و پرورش ضعف و بعضا انحراف در برنامه های مراکز مذهبی و حتی مساجد کشور برخی فیلم ها و سریالهای ضد فرهنگی تولید داخل(شبکه تولید خانگی و بعضا صدا و سیما یا نهادهای مسئول) واردات کالاهایی با فرهنگ ضد اسلامی _ایرانی طرح مسئله حضور زنان در ورزشگاه ها و اصرار بر آن تولید و توزیع کتب و نشریات معاند و منحرف امکان و حتی اجازه فعالیت به عناصر منحرف، فاسد و بعضاً وابسته به دشمن برای تولید محصولات فرهنگی صرف بودجه کشور و بیت المال برای حمایت از آثاری که با چارچوب های فکری غالب مردم مسلمان ایران منافات دارد عدم احساس مسئولیت از سوی مسئولان و حتی نیروهای حزب اللهی و انقلابی و بی خیالی آنان برای افزایش و تولید محصولات فرهنگی ارزشی و پیشگیری تولید محصولات مخالف فرهنگ اسلامی – ایرانی بی تفاوتی عمومی نسبت به رواج انواع رفتارهای غیرشرعی و منکرات در جامعه اسلامی

 چه عواملی باعث ایجاد ولنگاری فرهنگی شده است؟

عواملی که باعث به وجود آمدن ولنگاری فرهنگی شده اند را به اختصار چنین می توان نام برد:

فقدان فهم استراتژیک در میان مسئولان نسبت به مسائل فرهنگی_اجتماعی و فرهنگی_هنری حاکم نبودن نظام فکری مدون و مشخص در مجموعه های متولی فرهنگ و هنر درک اشتباه و بعضاً عدم تبعیت متولیان فرهنگ از منظومه فکری امام و رهبری و کم اعتقادی به اصول و ارزش های اسلام ناب بی اطلاعی و بی توجهی مسئولان دولتی و اجرایی به ارزش، جایگاه و نقش فرهنگ در امور جامعه فشارهای سیاسی - اقتصادی و مشغول شدن مسئولان به مسائل و مشکلات بین المللی و منطقه ای و غفلت از مسائل فرهنگی بی توجهی و سهل انگاری نهادهای قانون گذار کشور به مسئله مهم فرهنگ و فقدان نگاه درست و اصولی به آن اشکالات و خطاهای مدیریتی و اجرایی مسئولان؛ سهل انگاری، موازی کاری، عدم برنامه ریزی مناسب، نداشتن متولی مناسب، نبود شایسته سالاری پایین بودن غیرت سیاسی برخی مسئولان امر برای ممانعت از نفوذ بیگانه به حریم فکری- فرهنگی کشور تضعیف اعتقادات، دنیاطلبی، اشرافی گری و در نتیجه وادادگی و تسلیم خانواده برخی مسئولان در برابر سیل بنیان کن فساد اخلاقی غرب و مظاهر آن و تأثیر آن بر نگرش و رفتار فرد مسئول حرکت برخی مسئولان در راستای خواست دشمن برای دوقطبی کردن جامعه به تندرو و میانه رو. تلقی اشتباه و یا بی توجهی سازندگان آثار هنری به ارزشها و انتظارات جامعه ایرانی آگاه نبودن مسئولان و مردم نسبت به خطرات ولنگاری فرهنگی ضعف و گاهی عدم مطالبه مردم و نخبگان از مسئولان اجرایی و تقنینی در مسائل فرهنگی

نتیجه گیری

در مجموع می توان گفت: حضور شبه روشنفکران غربزده، وابسته و دارای روحیه حقارت نسبت به بیگانه در مراکز تصمیم ساز و تصمیم گیر در امر فرهنگ و همچنین اعتقاد برخی مسئولان به آموزه های لیبرالیسم و سکولار بودن آنان مانند اعتقاد به اسلام رحمانی و تحریف خط امام توسط برخی مسئولان و انقلابیون خسته، موجب غفلت از داشته های خودی گشته و پای افراد وابسته را به مراکز فرهنگی باز نموده و زمینه نفوذ فرهنگی دشمن را برای حال و آینده فراهم می کند و این، اساسی ترین عامل ولنگاری فرهنگی در کشور است.

برای مبارزه با ولنگاری فرهنگی نیاز است تا موارد زیر به عنوان راهکار مطرح شود:

عمق بخشی به فهم استراتژیک مسئولان در مسائل فرهنگی مبتنی بر آموزه های اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله تدوین برنامه کوتاه مدت برای سرو سامان دادن ولنگاری موجود با مشخص کردن دقیق و جامع مصادیق ولنگاری فرهنگی فعلی و اقدام عالمانه و انقلابی برای مقابله با آن روشنگری در جامعه درباره عوامل، ویژگیها و عواقب ولنگاری فرهنگی آشناسازی جامعه با فرهنگ ناب اسلامی-ایرانی و ایجاد و تقویت شوق ملی برای رواج آن پرسش و مطالبه مجدانه و مستمر مردم، نخبگان و رسانه ها از مسئولان و دستگاههای مسئول در امر فرهنگ فعال کردن قرارگاه جهاد فرهنگی و زیرمجموعه های آن شامل: شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی فضای مجازی و ... برای مقابله همه جانبه با ولنگاری فرهنگی ارتقاء کیفیت و جذابیت کالاهای فرهنگی داخلی مبتنی بر ارزشهای اسلامی- ایرانی و حمایت همه جانبه از این تولیدات و فرهنگ سازی برای استفاده مردم از این تولیدات اقدام همزمان در کنترل و نظارت بر فضای مجازی و همچنین بالابردن سواد رسانه ای و فرهنگ استفاده از فضای مجازی در میان مردم و مسئولان اقدامات اساسی و جامع در حوزه های: تربیت اسلامی جامعه به ویژه کودکان و نوجوانان، سبک زندگی اسلامی-ایرانی، هنجارشدن غیرت، حیاء و عفاف، تقویت دشمن شناسی و روحیه استکبارستیزی  و تبیین ابعاد آن برای مردم و مسئولان و ارتقاء روحیه استقامت و ایستادگی در مردم تبیین گفتمان ولایت در مسائل فرهنگی به روشهای هنری و جذاب برای مسئولان و مردم الزام متولیان امور سیاسی، اجتماعی و دفاعی و به ویژه امور اقتصادی برای تهیه پیوست فرهنگی جهت برنامه ها و اقداماتشان

اگر مسئولان نخواهند یا  در کوتاه مدت نتوانند به وظیفه خود عمل کنند، هر یک از ما و شما برای جلوگیری از ولنگاری فرهنگی چه اقداماتی می توانیم و یا باید انجام دهیم؟

با عنایت به ماهیت و ذات فرهنگی انقلاب اسلامی، مسئولان نظام در تمامی بخشها باید نسبت به مسائل فرهنگی حساس باشند لذا در مسئله ولنگاری فرهنگی بار اصلی بر دوش مسئولان است و اگر آنان نخواهند برای رفع آن قدمی بردارند، فعالیت های مردمی تنها چاره کار است.

اگرچه حل این معضل، همت و اقدام برنامه ریزی شده مسئولان را می طلبد اما از آنجایی که انقلاب ما مردمی است، بسیجیان و نیروهای ارزشی به عنوان بازوان انقلاب می توانند با انجام برخی اقدامات زمینه را آماده کنند تا مسئولان سر خط شوند و فضا آماده شود. بر این اساس معلمان و فرهنگیان بسیجی، تکلیف مهمی در مسائل و معضلات فرهنگی جامعه به عهده دارند به ویژه آن بخش که به دانش آموزان و نسل آینده مرتبط است. با این نگاه، برخی اقدامات توسط افراد انقلابی برای جلوگیری از شیوع بیشتر ولنگاری فرهنگی قابل اجراست:

ریشه یابی چرایی عدم عمل به وظیفه مسئولان تقنینی، اجرایی و ... فهرست کردن مصادیق ولنگاری فرهنگی دستگاههای مسئول و ارشاد، تذکر و هشدار به آنان و مطالبه تا اصلاح روندها. معرفی مسئولان ولنگار در امر فرهنگ به منظور ایجاد مطالبه عمومی. روشنگری در مدارس، مراکز مختلف و جامعه برای تبیین عوامل و آثار ولنگاری فرهنگی و راههای پیشگیری از آن. تلاش فردی و جمعی نیروهای انقلابی برای افزایش تولید کالاهای فرهنگی اسلامی – ایرانی و نشر و توزیع گسترده آن در شبکه های اجتماعی و فضای مجازی. گفتمان سازی و جریان سازی مردمی خودجوش برای عدم استفاده مردم از کالاهای فرهنگی. تشویق و ترغیب نخبگان فرهنگی به تولید کالا و محتوای مفید و نشر آن در فضای مجازی. استفاده از تریبون مساجد و همراه کردن علما برای اقدامات مزبور خصوصاً روشنگری و مطالبه گری.

یادداشت؛ دکتر شعبانعلی رمضانیان

راهکارهای عملی مقابله با ولنگاری فرهنگی

به نظر می رسد منظور رهبر معظم انقلاب از ولنگاری فرهنگی، بی قیدی، بی خیالی و غفلت و بی توجهی افراد و سازمانهای مسئول کشور به مسئله مهم فرهنگ است، که در دو شکل خود را نشان می دهد؛ اول_ غفلت و کوتاهی در استفاده از منابع غنی اسلامی _ایرانی برای تولید محصولات فرهنگی مفید و دوم_ بی توجهی و غفلت از اقدامات دشمن و عوامل غافل یا خائن در تولید و توزیع کالای فرهنگی مضر در کشور.

پایگاه اطلاع رسانی سازمان بسیج فرهنگیان:«ولنگاری» در لغت به معنی؛ بی قیدی، بی بند و باری، و در اصل بی توجهی یا بی اهمیت دانستن یک موضوع است و «ولنگار» به معنی شخص بی بند و بار و بی قید و لا ابالی اطلاق می شود. به نظر می رسد منظور رهبر معظم انقلاب از ولنگاری فرهنگی، بی قیدی، بی خیالی و غفلت و بی توجهی افراد و سازمانهای مسئول کشور به مسئله مهم فرهنگ است، که در دو شکل خود را نشان می دهد؛ اول_ غفلت و کوتاهی در استفاده از منابع غنی اسلامی _ایرانی برای تولید محصولات فرهنگی مفید و دوم_ بی توجهی و غفلت از اقدامات دشمن و عوامل غافل یا خائن در تولید و توزیع کالای فرهنگی مضر در کشور.

نتایج و آثار ولنگاری فرهنگی

ولنگاری نشان دهنده انفعال افراد مسئول است و انفعال در هر حوزه ای که وارد شود با خود واماندگی و واپسگرایی و در نهایت آشفتگی را در پی دارد ولنگاری فرهنگی، پروژه نفوذ فرهنگی دشمن را تکمیل می کند و در نتیجه، تبادل فرهنگی جای خود را به وادادگی در برابر تهاجم فرهنگی دشمن می دهد.

از دیگر نتایج ولنگاری فرهنگی، رواج تولیدات مسموم فرهنگی در همه زمینه ها و هر روز با ابزارهای مختلف در جامعه است و در مقابل عدم تولید محصولات فرهنگی خوب و مطابق اهداف نظام و منافع ملی است و نهایتا این امور به کاهش توفیقات کشور در مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و امنیتی منجر می شود.

نمونه های عملی ولنگاری فرهنگی  در جامعه

برخی اقدامات و یا سهل انگاری ها درباره مد و لباس غفلت و یا انحراف نسبت به وضعیت پرورش در وزارت آموزش و پرورش ضعف و بعضا انحراف در برنامه های مراکز مذهبی و حتی مساجد کشور برخی فیلم ها و سریالهای ضد فرهنگی تولید داخل(شبکه تولید خانگی و بعضا صدا و سیما یا نهادهای مسئول) واردات کالاهایی با فرهنگ ضد اسلامی _ایرانی طرح مسئله حضور زنان در ورزشگاه ها و اصرار بر آن تولید و توزیع کتب و نشریات معاند و منحرف امکان و حتی اجازه فعالیت به عناصر منحرف، فاسد و بعضاً وابسته به دشمن برای تولید محصولات فرهنگی صرف بودجه کشور و بیت المال برای حمایت از آثاری که با چارچوب های فکری غالب مردم مسلمان ایران منافات دارد عدم احساس مسئولیت از سوی مسئولان و حتی نیروهای حزب اللهی و انقلابی و بی خیالی آنان برای افزایش و تولید محصولات فرهنگی ارزشی و پیشگیری تولید محصولات مخالف فرهنگ اسلامی – ایرانی بی تفاوتی عمومی نسبت به رواج انواع رفتارهای غیرشرعی و منکرات در جامعه اسلامی

 چه عواملی باعث ایجاد ولنگاری فرهنگی شده است؟

عواملی که باعث به وجود آمدن ولنگاری فرهنگی شده اند را به اختصار چنین می توان نام برد:

فقدان فهم استراتژیک در میان مسئولان نسبت به مسائل فرهنگی_اجتماعی و فرهنگی_هنری حاکم نبودن نظام فکری مدون و مشخص در مجموعه های متولی فرهنگ و هنر درک اشتباه و بعضاً عدم تبعیت متولیان فرهنگ از منظومه فکری امام و رهبری و کم اعتقادی به اصول و ارزش های اسلام ناب بی اطلاعی و بی توجهی مسئولان دولتی و اجرایی به ارزش، جایگاه و نقش فرهنگ در امور جامعه فشارهای سیاسی - اقتصادی و مشغول شدن مسئولان به مسائل و مشکلات بین المللی و منطقه ای و غفلت از مسائل فرهنگی بی توجهی و سهل انگاری نهادهای قانون گذار کشور به مسئله مهم فرهنگ و فقدان نگاه درست و اصولی به آن اشکالات و خطاهای مدیریتی و اجرایی مسئولان؛ سهل انگاری، موازی کاری، عدم برنامه ریزی مناسب، نداشتن متولی مناسب، نبود شایسته سالاری پایین بودن غیرت سیاسی برخی مسئولان امر برای ممانعت از نفوذ بیگانه به حریم فکری- فرهنگی کشور تضعیف اعتقادات، دنیاطلبی، اشرافی گری و در نتیجه وادادگی و تسلیم خانواده برخی مسئولان در برابر سیل بنیان کن فساد اخلاقی غرب و مظاهر آن و تأثیر آن بر نگرش و رفتار فرد مسئول حرکت برخی مسئولان در راستای خواست دشمن برای دوقطبی کردن جامعه به تندرو و میانه رو. تلقی اشتباه و یا بی توجهی سازندگان آثار هنری به ارزشها و انتظارات جامعه ایرانی آگاه نبودن مسئولان و مردم نسبت به خطرات ولنگاری فرهنگی ضعف و گاهی عدم مطالبه مردم و نخبگان از مسئولان اجرایی و تقنینی در مسائل فرهنگی

نتیجه گیری

در مجموع می توان گفت: حضور شبه روشنفکران غربزده، وابسته و دارای روحیه حقارت نسبت به بیگانه در مراکز تصمیم ساز و تصمیم گیر در امر فرهنگ و همچنین اعتقاد برخی مسئولان به آموزه های لیبرالیسم و سکولار بودن آنان مانند اعتقاد به اسلام رحمانی و تحریف خط امام توسط برخی مسئولان و انقلابیون خسته، موجب غفلت از داشته های خودی گشته و پای افراد وابسته را به مراکز فرهنگی باز نموده و زمینه نفوذ فرهنگی دشمن را برای حال و آینده فراهم می کند و این، اساسی ترین عامل ولنگاری فرهنگی در کشور است.

برای مبارزه با ولنگاری فرهنگی نیاز است تا موارد زیر به عنوان راهکار مطرح شود:

عمق بخشی به فهم استراتژیک مسئولان در مسائل فرهنگی مبتنی بر آموزه های اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله تدوین برنامه کوتاه مدت برای سرو سامان دادن ولنگاری موجود با مشخص کردن دقیق و جامع مصادیق ولنگاری فرهنگی فعلی و اقدام عالمانه و انقلابی برای مقابله با آن روشنگری در جامعه درباره عوامل، ویژگیها و عواقب ولنگاری فرهنگی آشناسازی جامعه با فرهنگ ناب اسلامی-ایرانی و ایجاد و تقویت شوق ملی برای رواج آن پرسش و مطالبه مجدانه و مستمر مردم، نخبگان و رسانه ها از مسئولان و دستگاههای مسئول در امر فرهنگ فعال کردن قرارگاه جهاد فرهنگی و زیرمجموعه های آن شامل: شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی فضای مجازی و ... برای مقابله همه جانبه با ولنگاری فرهنگی ارتقاء کیفیت و جذابیت کالاهای فرهنگی داخلی مبتنی بر ارزشهای اسلامی- ایرانی و حمایت همه جانبه از این تولیدات و فرهنگ سازی برای استفاده مردم از این تولیدات اقدام همزمان در کنترل و نظارت بر فضای مجازی و همچنین بالابردن سواد رسانه ای و فرهنگ استفاده از فضای مجازی در میان مردم و مسئولان اقدامات اساسی و جامع در حوزه های: تربیت اسلامی جامعه به ویژه کودکان و نوجوانان، سبک زندگی اسلامی-ایرانی، هنجارشدن غیرت، حیاء و عفاف، تقویت دشمن شناسی و روحیه استکبارستیزی  و تبیین ابعاد آن برای مردم و مسئولان و ارتقاء روحیه استقامت و ایستادگی در مردم تبیین گفتمان ولایت در مسائل فرهنگی به روشهای هنری و جذاب برای مسئولان و مردم الزام متولیان امور سیاسی، اجتماعی و دفاعی و به ویژه امور اقتصادی برای تهیه پیوست فرهنگی جهت برنامه ها و اقداماتشان

اگر مسئولان نخواهند یا  در کوتاه مدت نتوانند به وظیفه خود عمل کنند، هر یک از ما و شما برای جلوگیری از ولنگاری فرهنگی چه اقداماتی می توانیم و یا باید انجام دهیم؟

با عنایت به ماهیت و ذات فرهنگی انقلاب اسلامی، مسئولان نظام در تمامی بخشها باید نسبت به مسائل فرهنگی حساس باشند لذا در مسئله ولنگاری فرهنگی بار اصلی بر دوش مسئولان است و اگر آنان نخواهند برای رفع آن قدمی بردارند، فعالیت های مردمی تنها چاره کار است.

اگرچه حل این معضل، همت و اقدام برنامه ریزی شده مسئولان را می طلبد اما از آنجایی که انقلاب ما مردمی است، بسیجیان و نیروهای ارزشی به عنوان بازوان انقلاب می توانند با انجام برخی اقدامات زمینه را آماده کنند تا مسئولان سر خط شوند و فضا آماده شود. بر این اساس معلمان و فرهنگیان بسیجی، تکلیف مهمی در مسائل و معضلات فرهنگی جامعه به عهده دارند به ویژه آن بخش که به دانش آموزان و نسل آینده مرتبط است. با این نگاه، برخی اقدامات توسط افراد انقلابی برای جلوگیری از شیوع بیشتر ولنگاری فرهنگی قابل اجراست:

ریشه یابی چرایی عدم عمل به وظیفه مسئولان تقنینی، اجرایی و ... فهرست کردن مصادیق ولنگاری فرهنگی دستگاههای مسئول و ارشاد، تذکر و هشدار به آنان و مطالبه تا اصلاح روندها. معرفی مسئولان ولنگار در امر فرهنگ به منظور ایجاد مطالبه عمومی. روشنگری در مدارس، مراکز مختلف و جامعه برای تبیین عوامل و آثار ولنگاری فرهنگی و راههای پیشگیری از آن. تلاش فردی و جمعی نیروهای انقلابی برای افزایش تولید کالاهای فرهنگی اسلامی – ایرانی و نشر و توزیع گسترده آن در شبکه های اجتماعی و فضای مجازی. گفتمان سازی و جریان سازی مردمی خودجوش برای عدم استفاده مردم از کالاهای فرهنگی. تشویق و ترغیب نخبگان فرهنگی به تولید کالا و محتوای مفید و نشر آن در فضای مجازی. استفاده از تریبون مساجد و همراه کردن علما برای اقدامات مزبور خصوصاً روشنگری و مطالبه گری.

یادداشت؛ دکتر شعبانعلی رمضانیان

راهکارهای عملی مقابله با ولنگاری فرهنگی

به نظر می رسد منظور رهبر معظم انقلاب از ولنگاری فرهنگی، بی قیدی، بی خیالی و غفلت و بی توجهی افراد و سازمانهای مسئول کشور به مسئله مهم فرهنگ است، که در دو شکل خود را نشان می دهد؛ اول_ غفلت و کوتاهی در استفاده از منابع غنی اسلامی _ایرانی برای تولید محصولات فرهنگی مفید و دوم_ بی توجهی و غفلت از اقدامات دشمن و عوامل غافل یا خائن در تولید و توزیع کالای فرهنگی مضر در کشور.

پایگاه اطلاع رسانی سازمان بسیج فرهنگیان:«ولنگاری» در لغت به معنی؛ بی قیدی، بی بند و باری، و در اصل بی توجهی یا بی اهمیت دانستن یک موضوع است و «ولنگار» به معنی شخص بی بند و بار و بی قید و لا ابالی اطلاق می شود. به نظر می رسد منظور رهبر معظم انقلاب از ولنگاری فرهنگی، بی قیدی، بی خیالی و غفلت و بی توجهی افراد و سازمانهای مسئول کشور به مسئله مهم فرهنگ است، که در دو شکل خود را نشان می دهد؛ اول_ غفلت و کوتاهی در استفاده از منابع غنی اسلامی _ایرانی برای تولید محصولات فرهنگی مفید و دوم_ بی توجهی و غفلت از اقدامات دشمن و عوامل غافل یا خائن در تولید و توزیع کالای فرهنگی مضر در کشور.

نتایج و آثار ولنگاری فرهنگی

ولنگاری نشان دهنده انفعال افراد مسئول است و انفعال در هر حوزه ای که وارد شود با خود واماندگی و واپسگرایی و در نهایت آشفتگی را در پی دارد ولنگاری فرهنگی، پروژه نفوذ فرهنگی دشمن را تکمیل می کند و در نتیجه، تبادل فرهنگی جای خود را به وادادگی در برابر تهاجم فرهنگی دشمن می دهد.

از دیگر نتایج ولنگاری فرهنگی، رواج تولیدات مسموم فرهنگی در همه زمینه ها و هر روز با ابزارهای مختلف در جامعه است و در مقابل عدم تولید محصولات فرهنگی خوب و مطابق اهداف نظام و منافع ملی است و نهایتا این امور به کاهش توفیقات کشور در مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و امنیتی منجر می شود.

نمونه های عملی ولنگاری فرهنگی  در جامعه

برخی اقدامات و یا سهل انگاری ها درباره مد و لباس غفلت و یا انحراف نسبت به وضعیت پرورش در وزارت آموزش و پرورش ضعف و بعضا انحراف در برنامه های مراکز مذهبی و حتی مساجد کشور برخی فیلم ها و سریالهای ضد فرهنگی تولید داخل(شبکه تولید خانگی و بعضا صدا و سیما یا نهادهای مسئول) واردات کالاهایی با فرهنگ ضد اسلامی _ایرانی طرح مسئله حضور زنان در ورزشگاه ها و اصرار بر آن تولید و توزیع کتب و نشریات معاند و منحرف امکان و حتی اجازه فعالیت به عناصر منحرف، فاسد و بعضاً وابسته به دشمن برای تولید محصولات فرهنگی صرف بودجه کشور و بیت المال برای حمایت از آثاری که با چارچوب های فکری غالب مردم مسلمان ایران منافات دارد عدم احساس مسئولیت از سوی مسئولان و حتی نیروهای حزب اللهی و انقلابی و بی خیالی آنان برای افزایش و تولید محصولات فرهنگی ارزشی و پیشگیری تولید محصولات مخالف فرهنگ اسلامی – ایرانی بی تفاوتی عمومی نسبت به رواج انواع رفتارهای غیرشرعی و منکرات در جامعه اسلامی

 چه عواملی باعث ایجاد ولنگاری فرهنگی شده است؟

عواملی که باعث به وجود آمدن ولنگاری فرهنگی شده اند را به اختصار چنین می توان نام برد:

فقدان فهم استراتژیک در میان مسئولان نسبت به مسائل فرهنگی_اجتماعی و فرهنگی_هنری حاکم نبودن نظام فکری مدون و مشخص در مجموعه های متولی فرهنگ و هنر درک اشتباه و بعضاً عدم تبعیت متولیان فرهنگ از منظومه فکری امام و رهبری و کم اعتقادی به اصول و ارزش های اسلام ناب بی اطلاعی و بی توجهی مسئولان دولتی و اجرایی به ارزش، جایگاه و نقش فرهنگ در امور جامعه فشارهای سیاسی - اقتصادی و مشغول شدن مسئولان به مسائل و مشکلات بین المللی و منطقه ای و غفلت از مسائل فرهنگی بی توجهی و سهل انگاری نهادهای قانون گذار کشور به مسئله مهم فرهنگ و فقدان نگاه درست و اصولی به آن اشکالات و خطاهای مدیریتی و اجرایی مسئولان؛ سهل انگاری، موازی کاری، عدم برنامه ریزی مناسب، نداشتن متولی مناسب، نبود شایسته سالاری پایین بودن غیرت سیاسی برخی مسئولان امر برای ممانعت از نفوذ بیگانه به حریم فکری- فرهنگی کشور تضعیف اعتقادات، دنیاطلبی، اشرافی گری و در نتیجه وادادگی و تسلیم خانواده برخی مسئولان در برابر سیل بنیان کن فساد اخلاقی غرب و مظاهر آن و تأثیر آن بر نگرش و رفتار فرد مسئول حرکت برخی مسئولان در راستای خواست دشمن برای دوقطبی کردن جامعه به تندرو و میانه رو. تلقی اشتباه و یا بی توجهی سازندگان آثار هنری به ارزشها و انتظارات جامعه ایرانی آگاه نبودن مسئولان و مردم نسبت به خطرات ولنگاری فرهنگی ضعف و گاهی عدم مطالبه مردم و نخبگان از مسئولان اجرایی و تقنینی در مسائل فرهنگی

نتیجه گیری

در مجموع می توان گفت: حضور شبه روشنفکران غربزده، وابسته و دارای روحیه حقارت نسبت به بیگانه در مراکز تصمیم ساز و تصمیم گیر در امر فرهنگ و همچنین اعتقاد برخی مسئولان به آموزه های لیبرالیسم و سکولار بودن آنان مانند اعتقاد به اسلام رحمانی و تحریف خط امام توسط برخی مسئولان و انقلابیون خسته، موجب غفلت از داشته های خودی گشته و پای افراد وابسته را به مراکز فرهنگی باز نموده و زمینه نفوذ فرهنگی دشمن را برای حال و آینده فراهم می کند و این، اساسی ترین عامل ولنگاری فرهنگی در کشور است.

برای مبارزه با ولنگاری فرهنگی نیاز است تا موارد زیر به عنوان راهکار مطرح شود:

عمق بخشی به فهم استراتژیک مسئولان در مسائل فرهنگی مبتنی بر آموزه های اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله تدوین برنامه کوتاه مدت برای سرو سامان دادن ولنگاری موجود با مشخص کردن دقیق و جامع مصادیق ولنگاری فرهنگی فعلی و اقدام عالمانه و انقلابی برای مقابله با آن روشنگری در جامعه درباره عوامل، ویژگیها و عواقب ولنگاری فرهنگی آشناسازی جامعه با فرهنگ ناب اسلامی-ایرانی و ایجاد و تقویت شوق ملی برای رواج آن پرسش و مطالبه مجدانه و مستمر مردم، نخبگان و رسانه ها از مسئولان و دستگاههای مسئول در امر فرهنگ فعال کردن قرارگاه جهاد فرهنگی و زیرمجموعه های آن شامل: شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی فضای مجازی و ... برای مقابله همه جانبه با ولنگاری فرهنگی ارتقاء کیفیت و جذابیت کالاهای فرهنگی داخلی مبتنی بر ارزشهای اسلامی- ایرانی و حمایت همه جانبه از این تولیدات و فرهنگ سازی برای استفاده مردم از این تولیدات اقدام همزمان در کنترل و نظارت بر فضای مجازی و همچنین بالابردن سواد رسانه ای و فرهنگ استفاده از فضای مجازی در میان مردم و مسئولان اقدامات اساسی و جامع در حوزه های: تربیت اسلامی جامعه به ویژه کودکان و نوجوانان، سبک زندگی اسلامی-ایرانی، هنجارشدن غیرت، حیاء و عفاف، تقویت دشمن شناسی و روحیه استکبارستیزی  و تبیین ابعاد آن برای مردم و مسئولان و ارتقاء روحیه استقامت و ایستادگی در مردم تبیین گفتمان ولایت در مسائل فرهنگی به روشهای هنری و جذاب برای مسئولان و مردم الزام متولیان امور سیاسی، اجتماعی و دفاعی و به ویژه امور اقتصادی برای تهیه پیوست فرهنگی جهت برنامه ها و اقداماتشان

اگر مسئولان نخواهند یا  در کوتاه مدت نتوانند به وظیفه خود عمل کنند، هر یک از ما و شما برای جلوگیری از ولنگاری فرهنگی چه اقداماتی می توانیم و یا باید انجام دهیم؟

با عنایت به ماهیت و ذات فرهنگی انقلاب اسلامی، مسئولان نظام در تمامی بخشها باید نسبت به مسائل فرهنگی حساس باشند لذا در مسئله ولنگاری فرهنگی بار اصلی بر دوش مسئولان است و اگر آنان نخواهند برای رفع آن قدمی بردارند، فعالیت های مردمی تنها چاره کار است.

اگرچه حل این معضل، همت و اقدام برنامه ریزی شده مسئولان را می طلبد اما از آنجایی که انقلاب ما مردمی است، بسیجیان و نیروهای ارزشی به عنوان بازوان انقلاب می توانند با انجام برخی اقدامات زمینه را آماده کنند تا مسئولان سر خط شوند و فضا آماده شود. بر این اساس معلمان و فرهنگیان بسیجی، تکلیف مهمی در مسائل و معضلات فرهنگی جامعه به عهده دارند به ویژه آن بخش که به دانش آموزان و نسل آینده مرتبط است. با این نگاه، برخی اقدامات توسط افراد انقلابی برای جلوگیری از شیوع بیشتر ولنگاری فرهنگی قابل اجراست:

ریشه یابی چرایی عدم عمل به وظیفه مسئولان تقنینی، اجرایی و ... فهرست کردن مصادیق ولنگاری فرهنگی دستگاههای مسئول و ارشاد، تذکر و هشدار به آنان و مطالبه تا اصلاح روندها. معرفی مسئولان ولنگار در امر فرهنگ به منظور ایجاد مطالبه عمومی. روشنگری در مدارس، مراکز مختلف و جامعه برای تبیین عوامل و آثار ولنگاری فرهنگی و راههای پیشگیری از آن. تلاش فردی و جمعی نیروهای انقلابی برای افزایش تولید کالاهای فرهنگی اسلامی – ایرانی و نشر و توزیع گسترده آن در شبکه های اجتماعی و فضای مجازی. گفتمان سازی و جریان سازی مردمی خودجوش برای عدم استفاده مردم از کالاهای فرهنگی. تشویق و ترغیب نخبگان فرهنگی به تولید کالا و محتوای مفید و نشر آن در فضای مجازی. استفاده از تریبون مساجد و همراه کردن علما برای اقدامات مزبور خصوصاً روشنگری و مطالبه گری.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۵ ، ۱۴:۰۷
عارف عبداللهی

پیرامون چگونگی مطرح شدن قطعنامه 598 و چگونگی قبول آن توسط حضرت امام سوالات و مسائل بسیاری وجود دارد:

  • آیا نامه­ ای که آقای هاشمی خدمت امام آورد و در آن به عدم توانایی مجموعه های نظامی و دولتی برای ادامه دادن جنگ اشاره کرده بود، امام را مجاب به پذیرش قطعنامه نمود؟
  • اگر نامه ی فوق را سند موثقی بر ناتوانی مجموعه ی دولتی و نظامی مان در ادامه دادن به جنگ فرض بگیریم، پس چطور است که بعد از حمله ی منافقین از غرب کشور(مرصاد) پس از قبول قطعنامه، به واسطه ی پیام چند خطی امام به فرماندهان نظامی مبننی بر لزوم جنگیدن، سیل بسیار چشمگیر حضور مردمی را در برابر حملات به غرب کشور مشاهده می کنیم؟
  • باز چگونه است که چند روز پس از حضور چشمگیر مردمی در غرب کشور، آقای محسن رضایی پیامی به حضرت امام می فرستند، مبنی بر اینکه «اگر اجازه می فرمایید ما برای حمله به بصره و تصرف بصره آماده هستیم.». چطور است که در نامه ی آقای هاشمی از قول آقای رضایی آمده است که ما طی 5 سال آینده هیچ گونه پیروزی نخواهیم داشت؟ این دو پیام آقای رضایی چگونه با هم قابل جمع است؟
  • یک ماه پس از پذیرش قطعنامه، آقای ری شهری، وزیر اطلاعات دولت مهندس موسوی نامه ای به امام می نویسند به این مضمون که «در تحلیل حوادث اخیر و مشخصاً موضوع آتش بس، این شایعه در سطح وسیع مطرح است که دیدگاه حضرت امام در مسائل اصولی جنگ با دیدگاه مسئولین کشور متفاوت است و اختلاف این دو دیدگاه، دلیل اصلی تحمیل قطعنامه است. یعنی در حقیقت این مسئولین زهر را به کام امام ریختند». امام مقابل این نامه که آقای ری شهری چنین مسئله ی مهمی را مطرح می کند، سکوت می کند و هیچ چیز نمی گوید. آیا سکوت در برابر چنین مسئله ی مهمی، دربردارنده ی پیام خاصی نیست؟

با تاملی در سوالات بالا، این نکته به سهولت روشن می شود که افق دید حضرت امام، با زاویه ی دید مسئولین وقت در موضوع چگونگی خاتمه ی جنگ، تفاوت جدی دارد. چه آنکه حتی گزاره ی «ناتوانی در تجهیز و اعزام نیروها» که به زعم مسئولین مهمترین دلیل در توجیهِ پذیرفتن قطعنامه بود، با صحنه ی حضور چشمگیر مردمی در برابر حمله ی منافقین در عملیات مرصاد مخدوش می شود.
شاید کلید فهم این مسئله را بتوان در نحوه ی محاسبات صحنه ی نبرد یافت. آنجا که مسئولین با اتکا بر محاسبات مادی، نبود بودجه و تجهیزات را عامل کوتاه آمدن در برابر «دشمن متجاوز» و کرنش در برابر سازمان های به اصطلاح بین المللی صلح طلب! تلقی می کنند و از قضا همین محاسبات مادی، در نتایج عالم مادی هم درست از آب در نمی آید. به عبارت روشن تر، همین مصلحت اندیشی مادی، عامل صلح ظاهری هم نمی شود و تنها به تجدید قوا و نَفَس چاق کردن دشمن متجاوز می انجامد.
چه بسا «مقاومت و ادامه ی جنگ برای رفع فتنه از عالم»ی که متکی بر ایمان باشد و حتی آرامش مادی را نیز زودتر به بار آورد؛ و چه بسا «تکیه ی صرف بر محاسبات مدبرانه­­ی مادی صلح جویانه» ای که بیش از پیش آرامش مادی را خدشه دار کند.
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
ای دنیا؛ اف بر دلبستگی مان بر تو.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۵ ، ۱۱:۳۴
عارف عبداللهی

  یکی از ضرورت های مبارزه، صحنه خوانی میدان مبارز است ، اینکه در حال حاضر ما درچه شرایطی قرار داریم و همچنین جبهه دشمن- جبهه مقابل-  در چه شرایطی قرار دارد. صحنه آرایی دشمن به چه شکل است و چه اهدافی رو نشانه رفته است، ما چه واکنشی باید در مقابل کنش دشمن داشته باشیم. برای ادامه مبارزه و بودن در صحنه نزاع باید دشمن شناسی را خیلی خوب آموخت، در غیر این صورت بازنده نبرد خواهیم بود و سرخورده و شکست خورده از صحنه نزاع خارج خواهیم شد. شرایط جبهه دشمن در عصر معاصر، علیه جمهوری اسلامی ایران، به چه نحوه است ؟ صف آرایی آن چگونه است؟. چه اهدافی را نشانه است رفته است؟. مقام معظم رهبری در دیدار دانشجویان در ماه مبارک رمضان ( 1395)، جمله ای را بیان نمودند که باب تفکر و تامل در مسئله صحنه خوانی میدان نزاع، گشوده شد. فرمودند : « در سوره‌ی احزاب مشاهده میکنید: وَ لَمّا رَءَا المُؤمِنونَ الاَحزابَ قالوا هذا ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ ما زادَهُم اِلّآ ایمانًا وَ تَسلیمًا. قضیّه‌ی احزاب قضیّه‌ی مهمّی بود. یعنی در مقام مقایسه، اگر بخواهیم جبهه‌ی امروز دشمن علیه جمهوری اسلامی را در صدر اسلام مشابه‌سازی بکنیم، میشود جنگ احزاب. امروز خب مشاهده می کنید دیگر؛ همه‌ی دنیاپرستان و قدرت‌طلبان و جنایت‌کاران و اهل زور و ظلم و طغیان در سرتاسر عالم، در رده‌های مختلف اقتدار، در مقابل جمهوری اسلامی صف کشیده‌اند و حمله هم کرده‌اند و دارند از همه‌ی جوانب حمله هم می کنند؛ عین همین قضیّه در جنگ احزاب اتّفاق افتاد.». جمله ای که قابل تامل و تفکر این است ، رهبر انقلاب فرمودند، جبهه ای امروز دشمن؛ در واقع این شیبه سازی و انطابق در جبهه دشمن صورت گرفته نه  جامعه اسلام و جبهه اسلام ؛ نمی توان شرایط حال حاضر جبهه اسلام را با شرایط جبهه صدر اسلام در جنگ احزاب تطبیق داد.

2.      توجه کنیم که جبهه امروزی دشمن، مقایسه شد با جبهه دشمن صدر اسلام در جنگ احزاب. درجنگ احزاب آنچه که اتفاق افتاده بود، تشکیل جبهه دشمن و جریان باطل  به رهبریت یهود. یهود با انواع مکرهای سیاسی و اقتصادی گروه های مختلف –احزاب- از قبایل عرب را مقابل جبهه اسلام – جبهه حق- قرار داده بود . به نوعی مسبب اصلی جنگ احزاب یهود بود و نبردی همه جانبه را تدارک دیده بود. «إِذْ جَاءُوکُمْ مِنْ فَوْقِکُمْ وَمِنْ أَسْفَلَ مِنْکُمْ وَإِذْ زَاغَتِ الأبْصَارُ وَبَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ وَتَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا﴿١٠ هُنَالِکَ ابْتُلِیَ الْمُؤْمِنُونَ وَزُلْزِلُوا زِلْزَالا شَدِیدًا ».  « زمانی را که دشمنان از طرف بالا و پائین ( شهر ) شما ، به سوی شما آمدند ( و مدینه را محاصره کردند ) ... .» ( احزاب/10). جبهه حق در صدر اسلام محاصره شد، یهود توانست با کمک قبایل عرب، جبهه اسلام را در محاصره قرار دهد. اما نکته ای قابل تامل در بیانات قرآنی ؛ ابتلاء و آزمایش یاران جبهه حق  به وسیله جبهه دشمن- جریان باطل- در جنگ احزاب است. « هُنَالِکَ ابْتُلِیَ الْمُؤْمِنُونَ وَزُلْزِلُوا زِلْزَالا شَدِیدًا». « در این وقت مؤمنان (در کوره داغ حوادث جنگ و مبارزه و هلاک و هراس ) آزمایش شدند و سخت به اضطراب افتادند.» ( احزاب/ 11). به نوعی جبهه اسلام در صدر اسلام به واسطه این امتحان دچار ریزش و رویش هایی شد. در تفسیر نمونه میخوانیم : « این آیات و چندین آیه بعد از آن که مجموعا هفده آیه را تشکیل مى دهد پیرامون یکى از بزرگترین آزمونهاى الهى در مورد مؤ منان و منافقان و امتحان صدق گفتار آنها در عمل، سخن مى گوید.» . باید متوجه باشیم که جبهه اسلام در جنگ احزاب موردآزمون بزرگ الهی قرار گرفت. جنگ احزاب بعد از جنگ بدر و احد و قبل از فتح مکه قرار دارد. جنگ احزاب آخرین تلاش مشرکان به رهبری یهود – جریان باطل- برای ایجاد جبهه قوی در مقایل اسلام بود. این جنگ یکی از مهمترین حوادث تاریخ اسلام است ، جنگى که در حقیقت نقطه عطفى در تاریخ اسلام بود و کفه موازنه قوا را در میان اسلام و کفر به نفع مسلمین بر هم زد و پیروزى در آن کلیدى بود براى پیروزیهاى بزرگ آینده ، و در حقیقت کمر دشمنان در این غزوه شکست «وَ رَدَّ اللَّهُ الَّذینَ کَفَرُوا بِغَیْظِهِمْ لَمْ یَنالُوا خَیْراً وَ کَفَی اللَّهُ الْمُؤْمِنینَ الْقِتالَ وَ کانَ اللَّهُ قَوِیًّا عَزیزاً » . « خداوند کافران را با دلی لبریز از خشم و غم بازگرداند ، در حالی که به هیچ یک از نتائجی که در نظر داشتند نرسیده بودند . خداوند ( در این میدان ) مؤمنان را ( با طوفان باد و ارسال فرشتگان ) از جنگ بی‌نیاز ساخت ، و خداوند نیرومند و چیره است»و بعد از آن نیز نتوانستند کار مهمى صورت دهند.

3.      با توجه به بیان رهبر معظم انقلاب در قیاس صحنه کنونی دشمن به صحنه جریان باطل در جنگ احزاب، و بیان قرآنی که اشاره به ماهیت این اتفاق دارد و آن را به نوعی،آزمون جبهه حق برمیشمارد، میتوان نتیجه گرفت که جبهه و جریان حق در عصر معاصر بار دیگر موردآزمون بزرگ الهی قرار گرفته است که نقطه عطف تاریخ معاصر خواهد بود و در صورت موفیقت درآن، صحنه نزاع را به نفع جبهه اسلام تغییر خواهد داد. ودر آخر توجه شما به این بیان از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اشاره شده ، جلب میکنم :     « حادثه‌ی بسیار مهمّی بود. خب مؤمنین در مقابل این حادثه قرار گرفتند. مردم -همانهایی که تحت لواء پیغمبر زندگی میکردند- دو دسته شدند: یک دسته آنهایی هستند که در همین سوره‌ی احزاب حدود هفت هشت ده آیه قبل از این آیه‌ای که من خواندم، از قول آنها نقل شده: وَ اِذ یَقولُ المُنافِقونَ وَ الَّذینَ فی قُلوبِهِم مَرَض، کسانی که دلهایشان مریض بود، اینها گفتند که پیغمبر به ما راست نگفت، گفت شما پیروز میشوید؛ بفرما! لشکر دشمن آمده و دارد می‌آید، پدر ما را در می‌آورند. یعنی یأس و ناامیدی و خودکم‌بینیِ در مقابل دشمن و یک گرایش قلبی پنهان به دشمن در آنها وجود داشت؛ امّا عدّه‌ی دیگر که اکثریّت بودند گفتند نه، قضیّه این‌جوری نیست، هذا ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسولُه؛ این دشمنی را قبلاً خدا و پیغمبر به ما گفته بودند؛ گفته بودند که شما وقتی وارد این میدان شدید، همه‌ی عوامل کفر و استکبار با شما دشمنی میکنند؛ این قضیّه را قبلاً خدا و پیغمبرش به ما گفته بودند: هذا ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللهُ وَ رَسولُه، درست گفته بودند؛ همانی که پیغمبر به ما گفته بود، همانی که خدا گفته بود، همان اتّفاق افتاده؛ یعنی آمدن دشمن و حمله‌ی دشمن، به جای اینکه روحیّه‌ی اینها را تضعیف کند، ما زادَهُم اِلّآ ایمانًا وَ تَسلیمًا، ایمانشان را تقویت کرد؛ تسلیمشان در مقابل خدا را تقویت کرد؛ عزم و جزم آنها را نسبت به مواجهه و مقابله تقویت کرد؛ این به‌خاطر ایمان است؛ ایمان این است. »

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۵ ، ۰۹:۵۹
عارف عبداللهی