نفس های آخر اصلاحات ،انقلاب را به نفس نفس انداخته
ایران تقریبا از شروع دوره قاجار و حتی قبل تر از آن با جریانی روشنفکر مواجه است که بر حسب اتفاق این جریان پس از انقلاب دایه دار حکمرانی بر مملکت نیز می باشد. این جریان که به توانایی های خود ایمان نداشته و تمام هم و غم خود را برای مدیریت ،پیشرفت و کارآمدی نظام غلت خوردن در دامن کشورهای غربی و هضم شدن در نظم مثلا نوین جهانی می داند را میتوان در اکثر بزنگاه های تاریخ انقلاب به عنوان اپوزیسیون دید
آن ها پس از جنگ تحمیلی با توجه به افزایش جمعیت جوان ایرانی محمل و جایگاه خود را به دستور رئوسای خود دانشگاه ها قرار دادند تا بلکه بتوانند از این طریق راهی برای تزریق افکار پوچ و تهی سروشیده خود به اذهان عمومی پیدا کنند، ماحصل این تصمیم آنان دانشگاه هایی شد که هر روز به یک بهانه،یک روز صنفی یک روز سیاسی یک روز مثلا فرهنگی ملتهب می گشت از آن جایی که همیشه انکار یک مسئله ،ساده تر از اثبات آن است دانشجویان انقلابی در انزوای شدیدی قرار گرفته بودند ودنمی دانستند با این آماج حملات گسترده که از داخل و خارج بوسیله های مختلف انقلاب را تهدید می کنند چه کنند ولی بواسطه ی سنت الهی که اگر کسانی باشند که صبر و استقامت پیشه بورزند خداوند متعال آن ها را کمک می نماید آن ها ایستادند و امروز می بینید که جوانان مومن با مجهز شدن به سلاح عقل و استدلال دیگر اجازه ی خودنمایی به چنین افکار پوچی را در دانشگاه نمی دهند و اصلا این جریان روشنفکری توانایی تقابل فکری را با بسیجیان روح الله ندارد و خود را در چنین سطحی نمی بیند که توان عرض اندام در دانشگاه را داشته باشد
این نمونه بارها و بارها پیش آمد ودست آخر پیروز این نبرد امت حزب الله بود
یادمان نمی رود چه راحت کسانی که ادعا می کردند له شدن برخی برای توسعه ی کشور هیچ عیبی ندارد و یا دستور مانور تجملات صادر می کردند به زیبایی هر چه تمام دستشان برای دوستداران انقلاب رو شد و محبوبیت خود را تبدیل به منفوریت کردند، هرگز از یاد نخواهیم برد آن پروپاگانداهای رسانه ای که توسط وزارت ارشاد سید منفور دل ها اتفاق می افتاد که تیشه به ریشه اسلام بزند در حالیکه که کور خوانده بودند
مگر که این کشور مال افرادی مثل من و ایشان است که ما بتوانیم به راحتی به سمت سراشیبی سقوط ببریمش ؛هرگز.
بلکه کشور امام زمان صاحب دارد واو به شرطی که مردم عوض نشوند نخواهد گذاشت با وجود به دست نااهلان افتادن کشورش آسیبی به اصل نظام وارد شود
از این خیانت ها و خباثت ها کم پیش نیامده ،انقلاب از روحانی نماهایی که با اسرائیل مذاکره کردند و جام زهر را به امام نوشاندند و فتنه کردند و صنایع مختلف کشور را با بتن پر کردند وحقوق های نجومی نوش جان کردند و اختلاس کار عادی آنان شد و لابی های قدرت و ثروت درست کردند و هزار میکروب دیگر وارد پیکره ی انقلاب کردند که از اعصاب نویسنده و حوصله خواننده ذکر بقیه ی آن خارج است ، کم نداشته است
مخلص کلام این سال های آخری است که مردم تا حدی چشم امید به این جریان دارند و هر چقدر فضا به آن ها داده شود خود را پیش مردم رسواتر خواهند نمود و مردم نیز همانند عقلای جامعه بیشتر با پشتوانه ی فکری لیبراتیه ی آنان آشنا خواهند شدپس توصیه حقیر به دوستان انقلابی با وجود بستن قرارداد های ننگین برجام fatfو شاید بزودی ipc ،کنوانسیون دفاع از حقوق کودکان و سند ششم توسعه این تهدیدات زمانی که مردم نسبت به این جریان آگاهی پیدا کنند برای نظام تبدیل به یک فرصت خواهد شد پس الان به تاثی از دانشجویان دهه ی هفتاد وقت صبر و استقامت بر افکار خود و به فرموده ی حضرت ماه وقت انجام یک نوع جهاد است ، جهاد روشنگری ، جهاد با مال جان و زبان و قلم و... اینقدر بگویید و بنویسید که مردم آگاه بشوند و خاطرتان نیز از آینده ی انقلاب جمع باشد که انقلاب ما وقتی اتفاق می افتد که مردم منقلب شوند و تا این مردم عوض نشوند و روحیه ی انقلابی گری آنان کاسته نشود اتفاقی برای این ماحصل عمر تمامی پیامبران و امامان نخواهد افتاد
خسته نباشید.احسنت بر شما