کدام تدبیر؟ کدام قانون؟! و کدام اخلاق؟!
پاداش ها و حقوق های نجومی را میتوان میوه سیاست های دولت سازندگی دانست چرا که دولت سازندگی معتقد بود؛ مسئول باید جیب پرپول داشته باشد تا بتواند کشور را مدیریت کند. واقعیت این است که تشابه چنین رفتارها و منش هایی را میتوان در دولت یازدهم به عینه مشاهده کرد.
اینکه حقوق های نجومی سر از آستین این دولت بیرون می آورد، طبیعی ترین رخدادی است که باید بدان نگریست زیرا تفکر حاکم بر دولت یازدهم ملهم از تفکر کارگزارانی است که رفاه و مانور_تجمل را در دستور کار خود قرار دادند. همان تفکری که سبب بستن کابینه ای با وزرایی میلیاردی و انتصاب مدیرانی با دریافت حقوق های نجومی شد.
در این بین اما عملکرد دولت_نجومی_خوار نشان از بی میلی در برخورد با مدیران متخلف داشت. اما از آنجاییکه پای حسین_فریدون به عنوان سرشاخه شجره حقوق های نجومی به میان آمد ناگهان رسانه های حامی دولت از عزل 307 مدیر با دریافتی ماهانه بالای 40 میلیون خبر دادند. خبری که شاید در نگاه اول نشان از برخورد قاطعانه دولت با مدیران متخلف داشته باشد! اما به نظر میرسد بیشتر برای به حاشیه بردن مطالبه برخورد با برادر رییس جمهور باشد. اما نکته تاسف بر انگیز تر اینست که دولتی که دائم از خزانه خالی دم میزند و پرداخت یارانه چهل و پنج هزار تومانی را مصیبت عظمی میداند ؛ سقف دریافتی حقوق را برای مدیران خود 40 میلیون تومان در نظر میگیرد!
سوال مردم این است که چرا حقوق یک مدیر دولتی باید بیش از 40 برابر حقوق یک کارگر این کشور باشد؟ این حد از فاصله طبقاتی طبق کدام قاعده عقلی و شرعی است؟ کدام تدبیر؟ کدام قانون؟! و کدام اخلاق؟!
نمی دونم اگر این سه تا واژه را به یک انسان منصف بدیم ، می تونه یه جمله مثبت باهاش بسازه یا نه ؟؟
.
.
فیش حقوقی مدیران !!
من مدیری را می شناسم که فیش حقوقی اش اینگونه نیست !! مدیری که نفس خود را مدیریت کرد و برای دفاع از حرم "ناموس سید الشهدا" راهی سویه شد ، آهای مسئولین فیش حقوقی خود را با فیش حقوقی شیر بچه های حیدر کرار در خان طومان مقایسه کنید !!
آهای "خان طومانی ها" ما هرچه می کشیم از "خان تومانی" ها می کشیم...