وبلاگ شخصی عارف عبداللهی_بجنورد

خبرنگار _عکاس
کلمات کلیدی

عارف عبداللهی

بجنورد

عدالت مالیاتی

دانشجو و خانواده

نفس های آخر اصلاحات

از فتح الفتوح تا شکست بزرگ

صداقت در گفتار و عمل دولت و رفع شدن تحریم های اقتصادی!

(از مجموعه خاطرات آقای میم سین)

نگاه-غلط-رویسای-دانشگاه-های-استان-به-تشکل-های-سیاسی-دانشجویی

دردودلهای-وجدان-آقای-رییس-جمهور

اندرحکایات گذاشتن ریش در قرن مدرنیته شدن انسان ها

پاسخ به یک نشریه محلی خراسان شمالی

به مناسبت سومین سالگرد ریاست جمهوری روحانی

پاسخ یاداشت توجیهی از سوی جناب آقای یامین پور

اتخاذ موضع نسبت به تمدن غرب

ذهنی خارجی در لباس یقه سفید

جهاد فکر واندیشه در نهضت ما میتوانیم

فهم استراتژیک در میان مسئولان

قطعنامه 598

نقطه عطف تاریخ صدر اسلام

چند نکته مهم در مورد کودتای ترکیه ای

با برجام جلوی جنگ را گرفتیم!!

بی حیایی زنان یا بی غیرتی مردان مقصر کیست؟

راه حق و نصرت و فضل الهی

تهییج موسیقیایی

هزینه حقوق های نجومی غیر قابل اغماض و تطهیر است.

پهلوانان مدعی تدبیر

پوشش

برای زن دست وپاگیر است!!؟؟

چادری-ها-زهرایی-نیستند

۲۳ مطلب در تیر ۱۳۹۵ ثبت شده است


.1    در چند سال اخیر جریانی در کشور به صحنه قدرت بازگشت که در مسئله چگونگی برخورد و نحوه اتخاذ موضع نسبت به تمدن غرب ، قرائت متفاوتی نسبت به سایر جریانات  داشت و نیز دارد. دراین سالیان تلاشی بسیاری صورت گرفت تا بتواند دیدگاه خود را  در مسئله مذکور به جامعه القا کند، اما غافل از اینکه  نتیجه، خلاف تبلیغ جهت گیری کرد. سوالاتی که در شرایط فکری و فرهنگی ایجادشده، میتوان پرسید این است که : نسبت به تمدن غرب چه موضعی باید اتخاذ کرد؟، چگونه باید در باره آن اندیشید ؟و در بیان کلان از  چگونگی اتخاذ موضع نسیت به تمدن غرب باید پرسش کرد. از این مسئله نمیتوان گذرکرد که تمدن غرب به عنوان واقیعت موجود، در تاریخ معاصر حضور دارد و کسی انکار نخواهد کرد که برای پرواز به سمت آرمان ها، واقیعت ها را  باید در نظر گرفت، اراده ما بر توجه نکردن به این تمدن ، سبب عدم شناخت و  درک نادرستی از نقش انسان در عالم خواهد شد. هر چقدر که در جهت فهم تمدن غرب گام برداریم ، انحراف  بر ما عیان تر و مسیر حقیقت و عبودیت روشن تر خواهد شد. از طرفی باید نسیت و جایگاه خود با تمدن غرب را  بعد از فهم آن، به درستی مشخص کنیم. اگر بنابه تعامل است، از چگونگی تعامل و حد و مرز های آن صحبت شود و اگر بنا به تهاجم است به طور مشابه نیز باید مسئله روشن شود. شناخت چارچوب فکری و اندیشه ای اسلام نسبت به فلسفه تاریخی و فرهنگی تمدن غرب، سبب خواهد مسیر اصلی چگونگی اندیشدن به مسئله غرب را گم نکنیم.

2.    ابتدا جامعه شناختی در مسئله تفکر به غرب،  باید در نظر گرفت . در مقابل تمدن غرب سه نوع موضع میشود اختیار کرد ؛ الف) موضع‌گیری اول آن است که فکر کنیم امکان دارد در کنار زندگی غربی به دینداری خود بپردازیم. با این تصور که تمدن غربی مظهر پیشرفت بشر است و لذا نه‌تنها نباید از آن کراهت داشت بلکه باید آن را تأیید نمود و تقویت کرد و در بستر تمدن جدید بهترین زندگی‌ها را به‌دست‌آورد و در عین حال در جلسات دینی هم حاضر شد و به عبادات خود هم مشغول بود. ب) موضع‌گیری دوم نسبت به غرب؛ به این صورت است که نسبت به دنیای مدرن بی‌تفاوت باشی، بدون آن که غرب را تأیید کنی؛ جدای از غرب و تمدن آن به زندگی دینی خود بپردازی، کاری هم نداشته باشی که غرب تا کجاها پیشرفت کرده و چگونه نظام فکری و فرهنگی جوامع را تحت تأثیر خود قرار داده است. ج) موضع‌گیری سوم نسبت به غرب؛ این است که معتقد باشی اگر بخواهی به نحو درست دینداری کنی و راه عالم قدس و معنا را به سوی جان جامعه بگشایی، نه تنها باید به بهترین نحو جامعه را متوجه معارف عالیه‌ی دین نمود، بلکه باید با فرهنگ غرب به‌عنوان حجاب حقیقت، مخالفت کرد و آن روزی که ضد تمدنِ غرب فکر نکرده باشی و حرف نزده باشی و عمل نکرده باشی، آن روز را برای خود زندگی ندانی. حال به سراغ اندیشه اسلام نسبت به تمدن غرب میرویم تا بتوانیم، موضع صحیح را اتخاذ کنیم.  در بیان قرآن در آیه 120 سوره بقره داریم « وَلَن تَرضىٰ عَنکَ الیَهودُ وَلَا النَّصارىٰ حَتّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُم ۗ قُل إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الهُدىٰ ۗ وَلَئِنِ اتَّبَعتَ أَهواءَهُم بَعدَ الَّذی جاءَکَ مِنَ العِلمِ ۙ ما لَکَ مِنَ اللَّهِ مِن وَلِیٍّ وَلا نَصیرٍ». «هرگز یهود و نصارى از تو راضى نخواهند شد تا (بطور کامل تسلیم خواسته هاى آنها شوى و) از آئین (تحریف یافته ) آنان پیروى کنى بگو هدایت تنها هدایت الهى است ، و اگر از هوى و هوسهاى آنها پیروى کنى ، بعد از آنکه آگاه شدهاى هیچ سرپرست و یاورى از ناحیه خدا براى تو نخواهد بود. ».

3.    در بیان تفسیر المیزان ذیل این آیه میخوانیم : « این یهودیان و مسیحیان که تاکنون درباره آنها سخن مى گفتیم و دامنه سخنان ما به مناسبت بکفار و مشرکین کشیده شد، هرگز از تو راضى نمیشوند مگر وقتى که تو به دین آنان درآئى ، دینى که خودشان به پیروى از هوى و هوسشان تراشیده و با آراء خود درست کرده اند. و لذا در رد این توقع بیجاى آنان ، دستور میدهد بایشان بگو: (ان هدى اللّه هو الهدى ) هدایت خدا هدایت است ، نه ساخته هاى شما، مى خواهد بفرماید: پیروى دیگران کردن ، بخاطر هدایت است و هدایتى بغیر هدایت خدا نیست ، و حقى بجز حق خدا نیست تا پیروى شود و غیر هدایت خدا - یعنى این کیش و آئین شما - هدایت نیست ، بلکه هواهاى نفسانى خود شماست که لباس دین بر تنش کرده اید و نام دین بر آن نهاده اید.». این سوال در اینجا مطرح میشودکه ؛ در مقابل تمدنی که هیچگاه نسبت به سایر جوامع راضی نخواهند شد مگر اینکه به کیش آنان درآیند،چه موضعی باید اتخاذ کرد ؟. آیا تعامل در پاسخ این سوال خواهد بود ؟ چطور با تمدنی که هیچگاه راضی نخواهد شد، تعاملی گفت و گوی باید شکل داد ؟. گفت و گوی تمدن ها ، چگونه تعاملی است ؟. تعاملی که به هزنیه از دست دادن آئین و کیش ختم خواهد شد ؟.  شاید که به جای واژه تعامل باید تهاجم را انتخاب کرد ، چرا که  تمدن غرب اندیشه ای جز تهاجم و نابودی ندارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۹۵ ، ۰۹:۳۷
عارف عبداللهی

حمایت از تولید ملی شاید کلید واژه ای باشد که در این چند ساله به کرات انرا شنیده باشید. البته ماهم شنیده ایم، منتهی فقط شنیده ایم. وعمل را در قابِ رویایِ به خاک سپرده شده یافتیم. این خود ذکر مصیبت امروز ماست.
گویا مدیران ما همه چیز را در غرب و زرقو برقهایش میبینند تا در عزت و اراده ملی، مصداق این حرف من  روزشمار شعار رهبری برای اقتصاد مقاومتی است. چند سالی میشود که رهبر مملکت از حمایت تولید ملی میگوید. اما ازآن مدیرخوش ذوقی که ایرانیان را توانمند در صنعت آبگوشت بز باش تا قرمه سبزی  میداند بگیرید تا یک معاون سیاسی امنیتی جز، در یک ارگان دولتی که اعتقاد دارد مسئول اجرایی را چه به درک اقتصاد مقاومتی، همه متفق القول هستند که اقتصاد مقاومتی در عمل یعنی کشک.
ولی از حق هم که نگذریم در بحث شعار همگی استادند در حدی که برای اقتصاد مقاومتی شعر میسرایند و اجلاسیه میگیرند و هزینه ها میکنند
البته نه اینکه در عمل هم صفر کیلومتر باشند...  به هیچ وچه!
چند سالیست که به خود تکانی داده اند و چند کارخانه ی سابقه دار را ب زمین زده اند تا بلکم اقتصاد مقاومتی معنا پیدا کند و واردات بی رویه و قاچاق نیز سهمی در حمایت از تولید ملی داشته باشند. اینکه خوب است،من یاد صحبت ان حکیمی افتادم که گفته بود ما مدیر اقتصادی را باید از خارج وارد کنیم.نمیدانم این حرف را ناشتایی گفته بود یا نه؟ اما همین بس که معنای اقتصاد مقاومتی یعنی بومی سازیزاسیون کردن تولید ملی!
 وارد نکردن جنسی که مشابه داخلی دارد خود بزرگترین کمک به تولید ملی است اما دراین چند ساله انچه که ما دیده ایم نقطه ی مقابل این فرایند بوده به شکلی که از شیرینی زیاد شکر وارداتی، شکر تولید شده در داخل کشورچنان از حلاوت سابقش افتاده که میتوان انرا به عنوان نمک استفاده کرد.
واقعا نمیدانم این مملکت با این مدیران یقه سفید که ذهنی واداده به غرب دارند به کجا میرود اما
یاد روزی می افتم که در این مملکت،زنان ناصرالدین شاه جرات خم به ابرو اوردن بر سر هووهای فراوان خود را نداشتند. حرمسرای ناصرالدین شاه شده بود زنسرا واز تعدد فراوان زنان، دیوار حرمسرا ترک خورده شده بود و شاید اگر عمر پادشاه بر سر حکومت بیش از انی که در تاریخ امده ادامه میافت، حرمسرا ب نقطه ی انفجار میرسید!!!
حیرت و تعجب من بیشتر از باب نقش زنانیست که بر سر هووهای خود و یا شهوت افسارگسیخته ی شاه لب از هم نگشوده بودند اما پس از فرمان تاریخی ایت الله میرزای شیرازی ان مرجع عالیقدر راجع به تحریم تنباکو توسط ایرانیان، با چنان اخمو تخمی بر شاه و قلیانهایش فرود امدند که شاه به خواب هم نمیدید که چنین زنان غیرتمندی  دارد ک قلیانهایش را در چشم بر هم زدنی ریز ریز میکنند.
خلاصه ان شد که به حکم شرع و عزت ملی، زنان شاه مردانگی کردند.
و حال نیز من فکر میکنم یک زن غیرتمند ایرانی بهتر است از ده مدیر خودباخته و شیفته ی خارج که تولید ملی را با نگاه حقیر خود به مسلخ نابودی میبرند...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۹۵ ، ۱۳:۳۷
عارف عبداللهی

  -در دوراهی جهان در سال 1357 ، راه سومی مطرح شد، راه سومی که شعارش این بود ،« نه شرقی ، نه غربی، جمهوری اسلامی» و در بیان رهبر کبیر انقلاب راه سوم اینگونه بیان شد : « این چیز هایی که در ممالک دیگر شما خیال می کنید" تمدن" است ، وقتی درست تامل کنید، تمدن نیست، بلکه به " توحش"  نزدیکتر است. اسلام نه با سرمایه داری موافق است و نه با کمونیسم. اسلام راه و رسم دیگری غیر از اینها دارد ». انقلاب اسلامی نظم بلوک بندی دنیا را برهم زد، دوران جدیدی را در عالم رقم زد. اگر متوجه باشیم که انقلاب اسلامی گفتمان بدیع عصر معاصر است، یقینا به بیان خواهیم رسید که امروز چشم دنیا به ملت ایران است. لذا جا دارد که مطرح کنیم ؛  بیان و تبیین این راه و رسم ها به عهده کیست؟ چه کسانی باید راه سوم را مطرح کنند و آن را پیش روی جهانیان قرار دهند ؟جهادگران این عرصه، چگونه باید ایفای نقش کنند؟ در بیان قرآن، در آیه 52 سوره فرقان ذکر شده است که :  « فلا تطع الکافرین و جاهدهم به جهادا کبیرا » پس از کافران پیروی نکن و به وسیله ی قرآن ( با ترک پیروی از آنان ) با آنان به جهادی بزرگ بپرداز. چه نوع جهادی مد نظر است؟ پیام این آیه چیست؟ با پیروی نکردن از کافرین ، این آیه متذکر چه مسئله ای است؟

-   در تفسیر نمونه پیرامون این آیه بیان شده است که : « بـدون شـک مـنـظور از جهاد در این مورد جهاد فکرى و فرهنگى و تبلیغاتى است، نه جهاد مـسـلحـانـه، چـرا کـه ایـن سـوره مـکـى اسـت و مـى دانـیـم دسـتـور جـهـاد مـسـلحـانـه در مـکـه نازل نشده بود. و بـه گـفـتـه مـرحـوم طـبـرسـى در مـجـمـع البـیـان ایـن آیـه دلیل روشنى است بر اینکه جهاد فکرى و تبلیغاتى در برابر وسوسه هاى گمراهان و دشـمـنـان حـق از بـزرگترین جهادها است، و حتى ممکن است حدیث معروف پیامبر (صلى اللّه عـلیـه و آله و سلّم ): رجعنا من الجهاد الاصغر الى الجهاد الاکبر: ما از جهاد کوچک به سوى جـهـاد بـزرگ بـازگـشـتـیم اشاره به همین جهاد و عظمت کار دانشمندان و علما در تبلیغ دین باشد». مشخص شد که جهاد فکری و فرهنگی، جهاد کبیر است. پیروی نکردن از کافرین، در عدم تبعیت از آراء و اندیشه آنان، معنا می باید. در مسئله اقتصاد، پیرو مکتب اقتصادی آنان نباش، در مسئله سیاست، پیرو نظام سیاسی آنان نباش، در مسئله فرهنگ، از مبانی فرهنگی آنان تبعیت نکن. ودر تمام عرصه ها حیات اجتماعی بشر، به مکتب و نظام اندیشه و چارچوب فکری ِجبهه اسلام رجوع کن. توجه کنیم که در بیان ترجمه و تفسیر آیه ذکر شده است که : « به وسیله ی قرآن با آنان به جهادی بزرگ بپرداز»، یعنی رجوع به مکتب فکری و فرهنگی اسلام که همان قرآن است، محور جهاد کبیر قرار داده شده است. آیه در ابتدا گفتمان سلبی را مطرح می کند، پیروی نکن؛ و در انتها متذکر میشود که با کافران به وسیله قرآن جهاد کن و این یعنی راه سوم در دوراهی که انسان بریده از وحی پیش روی خود نهاده بود، انسانی که با خرد تجربی خود میخواست برنامه سعادت خود را تدوین کند. توجه کنیم که اگر هر مسیری ، هر مکتبی و راهبردی به عنوان راه سوم و مسیر اصلی جهت سعادت و پیشرفت بشر در حیات زندگی اش،  مطرح بشود و و در راستا و برگفته از کلام وحی و مکتب فکری جبهه اسلام- قرآن و کلام اهل بیت (ع)- نباشد؛ محکوم به زوال خواهد بود.

-   در عصر حاضر که جبهه امروزی دشمن در کلام مقام معظم رهبری، به جبهه کفار صدر اسلام در جنگ احزاب ، تشبیه شده است، تنها راه نجات از این محاصره تمام عیارفکر و فرهنگی و اقتصادی ، جهاد کبیر است. برای برون رفت از دوراهی تحمیلی کنونی که از سوی دشمنان داخلی و خارجی نظام اسلامی، القا شده است، باید به دنبال راه سوم و مسیر اصلی باشیم، اگر یقین کردیم و دانستیم که مسیر کنونی سعادت بشر، به حضیض ذلت ختم خواهد شد و انسان را بیش از پیش در باتلاق خود ساخته فرو خواهد برد، جهاد کبیر یعنی ، جهاد فکری و فرهنگی بر پایه قرآن ، تنها راهبرد موجود خواهد بود. مقام معظم رهبری در همین رابطه میفرماید : « خب، اطاعت از کافرین نکن، پس چه‌کار کن؟ وَ اتَّبِع ما یوحی‌ اِلَیکَ مِن رَبِّکَ اِنَّ اللهَ کانَ بِما تَعمَلونَ خَبیرًا. (سوره‌ی احزاب، آیه‌ی ۲ ) . [میفرماید:] یاٰاَیُّهَا النَّبِیُّ اتَّقِ اللهَ وَ لا تُطِعِ الکفِرینَ و المُنفِقینَ اِنَّ اللهَ کانَ عَلیمًا حکیمًا * وَ اتَّبِع ما یوحی‌ اِلَیکَ مِن رَبِّکَ اِنَّ اللهَ کانَ بِما تَعمَلونَ خَبیرا؛  از آنها تبعیّت نکن؛ تو برنامه داری؛ تو برنامه‌ی کار داری، برنامه‌ی زندگی داری؛ وحی الهی تو را تنها نگذاشته است؛ قرآن در اختیار تو است، اسلام در اختیار تو است، برنامه‌ی اسلام در اختیار تو است؛ این راه را برو. »

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۵ ، ۱۱:۲۰
عارف عبداللهی

به نظر می رسد منظور رهبر معظم انقلاب از ولنگاری فرهنگی، بی قیدی، بی خیالی و غفلت و بی توجهی افراد و سازمانهای مسئول کشور به مسئله مهم فرهنگ است، که در دو شکل خود را نشان می دهد؛ اول_ غفلت و کوتاهی در استفاده از منابع غنی اسلامی _ایرانی برای تولید محصولات فرهنگی مفید و دوم_ بی توجهی و غفلت از اقدامات دشمن و عوامل غافل یا خائن در تولید و توزیع کالای فرهنگی مضر در کشور.

«ولنگاری» در لغت به معنی؛ بی قیدی، بی بند و باری، و در اصل بی توجهی یا بی اهمیت دانستن یک موضوع است و «ولنگار» به معنی شخص بی بند و بار و بی قید و لا ابالی اطلاق می شود. به نظر می رسد منظور رهبر معظم انقلاب از ولنگاری فرهنگی، بی قیدی، بی خیالی و غفلت و بی توجهی افراد و سازمانهای مسئول کشور به مسئله مهم فرهنگ است، که در دو شکل خود را نشان می دهد؛ اول_ غفلت و کوتاهی در استفاده از منابع غنی اسلامی _ایرانی برای تولید محصولات فرهنگی مفید و دوم_ بی توجهی و غفلت از اقدامات دشمن و عوامل غافل یا خائن در تولید و توزیع کالای فرهنگی مضر در کشور.

نتایج و آثار ولنگاری فرهنگی

ولنگاری نشان دهنده انفعال افراد مسئول است و انفعال در هر حوزه ای که وارد شود با خود واماندگی و واپسگرایی و در نهایت آشفتگی را در پی دارد ولنگاری فرهنگی، پروژه نفوذ فرهنگی دشمن را تکمیل می کند و در نتیجه، تبادل فرهنگی جای خود را به وادادگی در برابر تهاجم فرهنگی دشمن می دهد.

از دیگر نتایج ولنگاری فرهنگی، رواج تولیدات مسموم فرهنگی در همه زمینه ها و هر روز با ابزارهای مختلف در جامعه است و در مقابل عدم تولید محصولات فرهنگی خوب و مطابق اهداف نظام و منافع ملی است و نهایتا این امور به کاهش توفیقات کشور در مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و امنیتی منجر می شود.

نمونه های عملی ولنگاری فرهنگی  در جامعه

برخی اقدامات و یا سهل انگاری ها درباره مد و لباس غفلت و یا انحراف نسبت به وضعیت پرورش در وزارت آموزش و پرورش ضعف و بعضا انحراف در برنامه های مراکز مذهبی و حتی مساجد کشور برخی فیلم ها و سریالهای ضد فرهنگی تولید داخل(شبکه تولید خانگی و بعضا صدا و سیما یا نهادهای مسئول) واردات کالاهایی با فرهنگ ضد اسلامی _ایرانی طرح مسئله حضور زنان در ورزشگاه ها و اصرار بر آن تولید و توزیع کتب و نشریات معاند و منحرف امکان و حتی اجازه فعالیت به عناصر منحرف، فاسد و بعضاً وابسته به دشمن برای تولید محصولات فرهنگی صرف بودجه کشور و بیت المال برای حمایت از آثاری که با چارچوب های فکری غالب مردم مسلمان ایران منافات دارد عدم احساس مسئولیت از سوی مسئولان و حتی نیروهای حزب اللهی و انقلابی و بی خیالی آنان برای افزایش و تولید محصولات فرهنگی ارزشی و پیشگیری تولید محصولات مخالف فرهنگ اسلامی – ایرانی بی تفاوتی عمومی نسبت به رواج انواع رفتارهای غیرشرعی و منکرات در جامعه اسلامی

 چه عواملی باعث ایجاد ولنگاری فرهنگی شده است؟

عواملی که باعث به وجود آمدن ولنگاری فرهنگی شده اند را به اختصار چنین می توان نام برد:

فقدان فهم استراتژیک در میان مسئولان نسبت به مسائل فرهنگی_اجتماعی و فرهنگی_هنری حاکم نبودن نظام فکری مدون و مشخص در مجموعه های متولی فرهنگ و هنر درک اشتباه و بعضاً عدم تبعیت متولیان فرهنگ از منظومه فکری امام و رهبری و کم اعتقادی به اصول و ارزش های اسلام ناب بی اطلاعی و بی توجهی مسئولان دولتی و اجرایی به ارزش، جایگاه و نقش فرهنگ در امور جامعه فشارهای سیاسی - اقتصادی و مشغول شدن مسئولان به مسائل و مشکلات بین المللی و منطقه ای و غفلت از مسائل فرهنگی بی توجهی و سهل انگاری نهادهای قانون گذار کشور به مسئله مهم فرهنگ و فقدان نگاه درست و اصولی به آن اشکالات و خطاهای مدیریتی و اجرایی مسئولان؛ سهل انگاری، موازی کاری، عدم برنامه ریزی مناسب، نداشتن متولی مناسب، نبود شایسته سالاری پایین بودن غیرت سیاسی برخی مسئولان امر برای ممانعت از نفوذ بیگانه به حریم فکری- فرهنگی کشور تضعیف اعتقادات، دنیاطلبی، اشرافی گری و در نتیجه وادادگی و تسلیم خانواده برخی مسئولان در برابر سیل بنیان کن فساد اخلاقی غرب و مظاهر آن و تأثیر آن بر نگرش و رفتار فرد مسئول حرکت برخی مسئولان در راستای خواست دشمن برای دوقطبی کردن جامعه به تندرو و میانه رو. تلقی اشتباه و یا بی توجهی سازندگان آثار هنری به ارزشها و انتظارات جامعه ایرانی آگاه نبودن مسئولان و مردم نسبت به خطرات ولنگاری فرهنگی ضعف و گاهی عدم مطالبه مردم و نخبگان از مسئولان اجرایی و تقنینی در مسائل فرهنگی

نتیجه گیری

در مجموع می توان گفت: حضور شبه روشنفکران غربزده، وابسته و دارای روحیه حقارت نسبت به بیگانه در مراکز تصمیم ساز و تصمیم گیر در امر فرهنگ و همچنین اعتقاد برخی مسئولان به آموزه های لیبرالیسم و سکولار بودن آنان مانند اعتقاد به اسلام رحمانی و تحریف خط امام توسط برخی مسئولان و انقلابیون خسته، موجب غفلت از داشته های خودی گشته و پای افراد وابسته را به مراکز فرهنگی باز نموده و زمینه نفوذ فرهنگی دشمن را برای حال و آینده فراهم می کند و این، اساسی ترین عامل ولنگاری فرهنگی در کشور است.

برای مبارزه با ولنگاری فرهنگی نیاز است تا موارد زیر به عنوان راهکار مطرح شود:

عمق بخشی به فهم استراتژیک مسئولان در مسائل فرهنگی مبتنی بر آموزه های اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله تدوین برنامه کوتاه مدت برای سرو سامان دادن ولنگاری موجود با مشخص کردن دقیق و جامع مصادیق ولنگاری فرهنگی فعلی و اقدام عالمانه و انقلابی برای مقابله با آن روشنگری در جامعه درباره عوامل، ویژگیها و عواقب ولنگاری فرهنگی آشناسازی جامعه با فرهنگ ناب اسلامی-ایرانی و ایجاد و تقویت شوق ملی برای رواج آن پرسش و مطالبه مجدانه و مستمر مردم، نخبگان و رسانه ها از مسئولان و دستگاههای مسئول در امر فرهنگ فعال کردن قرارگاه جهاد فرهنگی و زیرمجموعه های آن شامل: شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی فضای مجازی و ... برای مقابله همه جانبه با ولنگاری فرهنگی ارتقاء کیفیت و جذابیت کالاهای فرهنگی داخلی مبتنی بر ارزشهای اسلامی- ایرانی و حمایت همه جانبه از این تولیدات و فرهنگ سازی برای استفاده مردم از این تولیدات اقدام همزمان در کنترل و نظارت بر فضای مجازی و همچنین بالابردن سواد رسانه ای و فرهنگ استفاده از فضای مجازی در میان مردم و مسئولان اقدامات اساسی و جامع در حوزه های: تربیت اسلامی جامعه به ویژه کودکان و نوجوانان، سبک زندگی اسلامی-ایرانی، هنجارشدن غیرت، حیاء و عفاف، تقویت دشمن شناسی و روحیه استکبارستیزی  و تبیین ابعاد آن برای مردم و مسئولان و ارتقاء روحیه استقامت و ایستادگی در مردم تبیین گفتمان ولایت در مسائل فرهنگی به روشهای هنری و جذاب برای مسئولان و مردم الزام متولیان امور سیاسی، اجتماعی و دفاعی و به ویژه امور اقتصادی برای تهیه پیوست فرهنگی جهت برنامه ها و اقداماتشان

اگر مسئولان نخواهند یا  در کوتاه مدت نتوانند به وظیفه خود عمل کنند، هر یک از ما و شما برای جلوگیری از ولنگاری فرهنگی چه اقداماتی می توانیم و یا باید انجام دهیم؟

با عنایت به ماهیت و ذات فرهنگی انقلاب اسلامی، مسئولان نظام در تمامی بخشها باید نسبت به مسائل فرهنگی حساس باشند لذا در مسئله ولنگاری فرهنگی بار اصلی بر دوش مسئولان است و اگر آنان نخواهند برای رفع آن قدمی بردارند، فعالیت های مردمی تنها چاره کار است.

اگرچه حل این معضل، همت و اقدام برنامه ریزی شده مسئولان را می طلبد اما از آنجایی که انقلاب ما مردمی است، بسیجیان و نیروهای ارزشی به عنوان بازوان انقلاب می توانند با انجام برخی اقدامات زمینه را آماده کنند تا مسئولان سر خط شوند و فضا آماده شود. بر این اساس معلمان و فرهنگیان بسیجی، تکلیف مهمی در مسائل و معضلات فرهنگی جامعه به عهده دارند به ویژه آن بخش که به دانش آموزان و نسل آینده مرتبط است. با این نگاه، برخی اقدامات توسط افراد انقلابی برای جلوگیری از شیوع بیشتر ولنگاری فرهنگی قابل اجراست:

ریشه یابی چرایی عدم عمل به وظیفه مسئولان تقنینی، اجرایی و ... فهرست کردن مصادیق ولنگاری فرهنگی دستگاههای مسئول و ارشاد، تذکر و هشدار به آنان و مطالبه تا اصلاح روندها. معرفی مسئولان ولنگار در امر فرهنگ به منظور ایجاد مطالبه عمومی. روشنگری در مدارس، مراکز مختلف و جامعه برای تبیین عوامل و آثار ولنگاری فرهنگی و راههای پیشگیری از آن. تلاش فردی و جمعی نیروهای انقلابی برای افزایش تولید کالاهای فرهنگی اسلامی – ایرانی و نشر و توزیع گسترده آن در شبکه های اجتماعی و فضای مجازی. گفتمان سازی و جریان سازی مردمی خودجوش برای عدم استفاده مردم از کالاهای فرهنگی. تشویق و ترغیب نخبگان فرهنگی به تولید کالا و محتوای مفید و نشر آن در فضای مجازی. استفاده از تریبون مساجد و همراه کردن علما برای اقدامات مزبور خصوصاً روشنگری و مطالبه گری.

یادداشت؛ دکتر شعبانعلی رمضانیان

راهکارهای عملی مقابله با ولنگاری فرهنگی

به نظر می رسد منظور رهبر معظم انقلاب از ولنگاری فرهنگی، بی قیدی، بی خیالی و غفلت و بی توجهی افراد و سازمانهای مسئول کشور به مسئله مهم فرهنگ است، که در دو شکل خود را نشان می دهد؛ اول_ غفلت و کوتاهی در استفاده از منابع غنی اسلامی _ایرانی برای تولید محصولات فرهنگی مفید و دوم_ بی توجهی و غفلت از اقدامات دشمن و عوامل غافل یا خائن در تولید و توزیع کالای فرهنگی مضر در کشور.

پایگاه اطلاع رسانی سازمان بسیج فرهنگیان:«ولنگاری» در لغت به معنی؛ بی قیدی، بی بند و باری، و در اصل بی توجهی یا بی اهمیت دانستن یک موضوع است و «ولنگار» به معنی شخص بی بند و بار و بی قید و لا ابالی اطلاق می شود. به نظر می رسد منظور رهبر معظم انقلاب از ولنگاری فرهنگی، بی قیدی، بی خیالی و غفلت و بی توجهی افراد و سازمانهای مسئول کشور به مسئله مهم فرهنگ است، که در دو شکل خود را نشان می دهد؛ اول_ غفلت و کوتاهی در استفاده از منابع غنی اسلامی _ایرانی برای تولید محصولات فرهنگی مفید و دوم_ بی توجهی و غفلت از اقدامات دشمن و عوامل غافل یا خائن در تولید و توزیع کالای فرهنگی مضر در کشور.

نتایج و آثار ولنگاری فرهنگی

ولنگاری نشان دهنده انفعال افراد مسئول است و انفعال در هر حوزه ای که وارد شود با خود واماندگی و واپسگرایی و در نهایت آشفتگی را در پی دارد ولنگاری فرهنگی، پروژه نفوذ فرهنگی دشمن را تکمیل می کند و در نتیجه، تبادل فرهنگی جای خود را به وادادگی در برابر تهاجم فرهنگی دشمن می دهد.

از دیگر نتایج ولنگاری فرهنگی، رواج تولیدات مسموم فرهنگی در همه زمینه ها و هر روز با ابزارهای مختلف در جامعه است و در مقابل عدم تولید محصولات فرهنگی خوب و مطابق اهداف نظام و منافع ملی است و نهایتا این امور به کاهش توفیقات کشور در مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و امنیتی منجر می شود.

نمونه های عملی ولنگاری فرهنگی  در جامعه

برخی اقدامات و یا سهل انگاری ها درباره مد و لباس غفلت و یا انحراف نسبت به وضعیت پرورش در وزارت آموزش و پرورش ضعف و بعضا انحراف در برنامه های مراکز مذهبی و حتی مساجد کشور برخی فیلم ها و سریالهای ضد فرهنگی تولید داخل(شبکه تولید خانگی و بعضا صدا و سیما یا نهادهای مسئول) واردات کالاهایی با فرهنگ ضد اسلامی _ایرانی طرح مسئله حضور زنان در ورزشگاه ها و اصرار بر آن تولید و توزیع کتب و نشریات معاند و منحرف امکان و حتی اجازه فعالیت به عناصر منحرف، فاسد و بعضاً وابسته به دشمن برای تولید محصولات فرهنگی صرف بودجه کشور و بیت المال برای حمایت از آثاری که با چارچوب های فکری غالب مردم مسلمان ایران منافات دارد عدم احساس مسئولیت از سوی مسئولان و حتی نیروهای حزب اللهی و انقلابی و بی خیالی آنان برای افزایش و تولید محصولات فرهنگی ارزشی و پیشگیری تولید محصولات مخالف فرهنگ اسلامی – ایرانی بی تفاوتی عمومی نسبت به رواج انواع رفتارهای غیرشرعی و منکرات در جامعه اسلامی

 چه عواملی باعث ایجاد ولنگاری فرهنگی شده است؟

عواملی که باعث به وجود آمدن ولنگاری فرهنگی شده اند را به اختصار چنین می توان نام برد:

فقدان فهم استراتژیک در میان مسئولان نسبت به مسائل فرهنگی_اجتماعی و فرهنگی_هنری حاکم نبودن نظام فکری مدون و مشخص در مجموعه های متولی فرهنگ و هنر درک اشتباه و بعضاً عدم تبعیت متولیان فرهنگ از منظومه فکری امام و رهبری و کم اعتقادی به اصول و ارزش های اسلام ناب بی اطلاعی و بی توجهی مسئولان دولتی و اجرایی به ارزش، جایگاه و نقش فرهنگ در امور جامعه فشارهای سیاسی - اقتصادی و مشغول شدن مسئولان به مسائل و مشکلات بین المللی و منطقه ای و غفلت از مسائل فرهنگی بی توجهی و سهل انگاری نهادهای قانون گذار کشور به مسئله مهم فرهنگ و فقدان نگاه درست و اصولی به آن اشکالات و خطاهای مدیریتی و اجرایی مسئولان؛ سهل انگاری، موازی کاری، عدم برنامه ریزی مناسب، نداشتن متولی مناسب، نبود شایسته سالاری پایین بودن غیرت سیاسی برخی مسئولان امر برای ممانعت از نفوذ بیگانه به حریم فکری- فرهنگی کشور تضعیف اعتقادات، دنیاطلبی، اشرافی گری و در نتیجه وادادگی و تسلیم خانواده برخی مسئولان در برابر سیل بنیان کن فساد اخلاقی غرب و مظاهر آن و تأثیر آن بر نگرش و رفتار فرد مسئول حرکت برخی مسئولان در راستای خواست دشمن برای دوقطبی کردن جامعه به تندرو و میانه رو. تلقی اشتباه و یا بی توجهی سازندگان آثار هنری به ارزشها و انتظارات جامعه ایرانی آگاه نبودن مسئولان و مردم نسبت به خطرات ولنگاری فرهنگی ضعف و گاهی عدم مطالبه مردم و نخبگان از مسئولان اجرایی و تقنینی در مسائل فرهنگی

نتیجه گیری

در مجموع می توان گفت: حضور شبه روشنفکران غربزده، وابسته و دارای روحیه حقارت نسبت به بیگانه در مراکز تصمیم ساز و تصمیم گیر در امر فرهنگ و همچنین اعتقاد برخی مسئولان به آموزه های لیبرالیسم و سکولار بودن آنان مانند اعتقاد به اسلام رحمانی و تحریف خط امام توسط برخی مسئولان و انقلابیون خسته، موجب غفلت از داشته های خودی گشته و پای افراد وابسته را به مراکز فرهنگی باز نموده و زمینه نفوذ فرهنگی دشمن را برای حال و آینده فراهم می کند و این، اساسی ترین عامل ولنگاری فرهنگی در کشور است.

برای مبارزه با ولنگاری فرهنگی نیاز است تا موارد زیر به عنوان راهکار مطرح شود:

عمق بخشی به فهم استراتژیک مسئولان در مسائل فرهنگی مبتنی بر آموزه های اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله تدوین برنامه کوتاه مدت برای سرو سامان دادن ولنگاری موجود با مشخص کردن دقیق و جامع مصادیق ولنگاری فرهنگی فعلی و اقدام عالمانه و انقلابی برای مقابله با آن روشنگری در جامعه درباره عوامل، ویژگیها و عواقب ولنگاری فرهنگی آشناسازی جامعه با فرهنگ ناب اسلامی-ایرانی و ایجاد و تقویت شوق ملی برای رواج آن پرسش و مطالبه مجدانه و مستمر مردم، نخبگان و رسانه ها از مسئولان و دستگاههای مسئول در امر فرهنگ فعال کردن قرارگاه جهاد فرهنگی و زیرمجموعه های آن شامل: شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی فضای مجازی و ... برای مقابله همه جانبه با ولنگاری فرهنگی ارتقاء کیفیت و جذابیت کالاهای فرهنگی داخلی مبتنی بر ارزشهای اسلامی- ایرانی و حمایت همه جانبه از این تولیدات و فرهنگ سازی برای استفاده مردم از این تولیدات اقدام همزمان در کنترل و نظارت بر فضای مجازی و همچنین بالابردن سواد رسانه ای و فرهنگ استفاده از فضای مجازی در میان مردم و مسئولان اقدامات اساسی و جامع در حوزه های: تربیت اسلامی جامعه به ویژه کودکان و نوجوانان، سبک زندگی اسلامی-ایرانی، هنجارشدن غیرت، حیاء و عفاف، تقویت دشمن شناسی و روحیه استکبارستیزی  و تبیین ابعاد آن برای مردم و مسئولان و ارتقاء روحیه استقامت و ایستادگی در مردم تبیین گفتمان ولایت در مسائل فرهنگی به روشهای هنری و جذاب برای مسئولان و مردم الزام متولیان امور سیاسی، اجتماعی و دفاعی و به ویژه امور اقتصادی برای تهیه پیوست فرهنگی جهت برنامه ها و اقداماتشان

اگر مسئولان نخواهند یا  در کوتاه مدت نتوانند به وظیفه خود عمل کنند، هر یک از ما و شما برای جلوگیری از ولنگاری فرهنگی چه اقداماتی می توانیم و یا باید انجام دهیم؟

با عنایت به ماهیت و ذات فرهنگی انقلاب اسلامی، مسئولان نظام در تمامی بخشها باید نسبت به مسائل فرهنگی حساس باشند لذا در مسئله ولنگاری فرهنگی بار اصلی بر دوش مسئولان است و اگر آنان نخواهند برای رفع آن قدمی بردارند، فعالیت های مردمی تنها چاره کار است.

اگرچه حل این معضل، همت و اقدام برنامه ریزی شده مسئولان را می طلبد اما از آنجایی که انقلاب ما مردمی است، بسیجیان و نیروهای ارزشی به عنوان بازوان انقلاب می توانند با انجام برخی اقدامات زمینه را آماده کنند تا مسئولان سر خط شوند و فضا آماده شود. بر این اساس معلمان و فرهنگیان بسیجی، تکلیف مهمی در مسائل و معضلات فرهنگی جامعه به عهده دارند به ویژه آن بخش که به دانش آموزان و نسل آینده مرتبط است. با این نگاه، برخی اقدامات توسط افراد انقلابی برای جلوگیری از شیوع بیشتر ولنگاری فرهنگی قابل اجراست:

ریشه یابی چرایی عدم عمل به وظیفه مسئولان تقنینی، اجرایی و ... فهرست کردن مصادیق ولنگاری فرهنگی دستگاههای مسئول و ارشاد، تذکر و هشدار به آنان و مطالبه تا اصلاح روندها. معرفی مسئولان ولنگار در امر فرهنگ به منظور ایجاد مطالبه عمومی. روشنگری در مدارس، مراکز مختلف و جامعه برای تبیین عوامل و آثار ولنگاری فرهنگی و راههای پیشگیری از آن. تلاش فردی و جمعی نیروهای انقلابی برای افزایش تولید کالاهای فرهنگی اسلامی – ایرانی و نشر و توزیع گسترده آن در شبکه های اجتماعی و فضای مجازی. گفتمان سازی و جریان سازی مردمی خودجوش برای عدم استفاده مردم از کالاهای فرهنگی. تشویق و ترغیب نخبگان فرهنگی به تولید کالا و محتوای مفید و نشر آن در فضای مجازی. استفاده از تریبون مساجد و همراه کردن علما برای اقدامات مزبور خصوصاً روشنگری و مطالبه گری.

یادداشت؛ دکتر شعبانعلی رمضانیان

راهکارهای عملی مقابله با ولنگاری فرهنگی

به نظر می رسد منظور رهبر معظم انقلاب از ولنگاری فرهنگی، بی قیدی، بی خیالی و غفلت و بی توجهی افراد و سازمانهای مسئول کشور به مسئله مهم فرهنگ است، که در دو شکل خود را نشان می دهد؛ اول_ غفلت و کوتاهی در استفاده از منابع غنی اسلامی _ایرانی برای تولید محصولات فرهنگی مفید و دوم_ بی توجهی و غفلت از اقدامات دشمن و عوامل غافل یا خائن در تولید و توزیع کالای فرهنگی مضر در کشور.

پایگاه اطلاع رسانی سازمان بسیج فرهنگیان:«ولنگاری» در لغت به معنی؛ بی قیدی، بی بند و باری، و در اصل بی توجهی یا بی اهمیت دانستن یک موضوع است و «ولنگار» به معنی شخص بی بند و بار و بی قید و لا ابالی اطلاق می شود. به نظر می رسد منظور رهبر معظم انقلاب از ولنگاری فرهنگی، بی قیدی، بی خیالی و غفلت و بی توجهی افراد و سازمانهای مسئول کشور به مسئله مهم فرهنگ است، که در دو شکل خود را نشان می دهد؛ اول_ غفلت و کوتاهی در استفاده از منابع غنی اسلامی _ایرانی برای تولید محصولات فرهنگی مفید و دوم_ بی توجهی و غفلت از اقدامات دشمن و عوامل غافل یا خائن در تولید و توزیع کالای فرهنگی مضر در کشور.

نتایج و آثار ولنگاری فرهنگی

ولنگاری نشان دهنده انفعال افراد مسئول است و انفعال در هر حوزه ای که وارد شود با خود واماندگی و واپسگرایی و در نهایت آشفتگی را در پی دارد ولنگاری فرهنگی، پروژه نفوذ فرهنگی دشمن را تکمیل می کند و در نتیجه، تبادل فرهنگی جای خود را به وادادگی در برابر تهاجم فرهنگی دشمن می دهد.

از دیگر نتایج ولنگاری فرهنگی، رواج تولیدات مسموم فرهنگی در همه زمینه ها و هر روز با ابزارهای مختلف در جامعه است و در مقابل عدم تولید محصولات فرهنگی خوب و مطابق اهداف نظام و منافع ملی است و نهایتا این امور به کاهش توفیقات کشور در مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و امنیتی منجر می شود.

نمونه های عملی ولنگاری فرهنگی  در جامعه

برخی اقدامات و یا سهل انگاری ها درباره مد و لباس غفلت و یا انحراف نسبت به وضعیت پرورش در وزارت آموزش و پرورش ضعف و بعضا انحراف در برنامه های مراکز مذهبی و حتی مساجد کشور برخی فیلم ها و سریالهای ضد فرهنگی تولید داخل(شبکه تولید خانگی و بعضا صدا و سیما یا نهادهای مسئول) واردات کالاهایی با فرهنگ ضد اسلامی _ایرانی طرح مسئله حضور زنان در ورزشگاه ها و اصرار بر آن تولید و توزیع کتب و نشریات معاند و منحرف امکان و حتی اجازه فعالیت به عناصر منحرف، فاسد و بعضاً وابسته به دشمن برای تولید محصولات فرهنگی صرف بودجه کشور و بیت المال برای حمایت از آثاری که با چارچوب های فکری غالب مردم مسلمان ایران منافات دارد عدم احساس مسئولیت از سوی مسئولان و حتی نیروهای حزب اللهی و انقلابی و بی خیالی آنان برای افزایش و تولید محصولات فرهنگی ارزشی و پیشگیری تولید محصولات مخالف فرهنگ اسلامی – ایرانی بی تفاوتی عمومی نسبت به رواج انواع رفتارهای غیرشرعی و منکرات در جامعه اسلامی

 چه عواملی باعث ایجاد ولنگاری فرهنگی شده است؟

عواملی که باعث به وجود آمدن ولنگاری فرهنگی شده اند را به اختصار چنین می توان نام برد:

فقدان فهم استراتژیک در میان مسئولان نسبت به مسائل فرهنگی_اجتماعی و فرهنگی_هنری حاکم نبودن نظام فکری مدون و مشخص در مجموعه های متولی فرهنگ و هنر درک اشتباه و بعضاً عدم تبعیت متولیان فرهنگ از منظومه فکری امام و رهبری و کم اعتقادی به اصول و ارزش های اسلام ناب بی اطلاعی و بی توجهی مسئولان دولتی و اجرایی به ارزش، جایگاه و نقش فرهنگ در امور جامعه فشارهای سیاسی - اقتصادی و مشغول شدن مسئولان به مسائل و مشکلات بین المللی و منطقه ای و غفلت از مسائل فرهنگی بی توجهی و سهل انگاری نهادهای قانون گذار کشور به مسئله مهم فرهنگ و فقدان نگاه درست و اصولی به آن اشکالات و خطاهای مدیریتی و اجرایی مسئولان؛ سهل انگاری، موازی کاری، عدم برنامه ریزی مناسب، نداشتن متولی مناسب، نبود شایسته سالاری پایین بودن غیرت سیاسی برخی مسئولان امر برای ممانعت از نفوذ بیگانه به حریم فکری- فرهنگی کشور تضعیف اعتقادات، دنیاطلبی، اشرافی گری و در نتیجه وادادگی و تسلیم خانواده برخی مسئولان در برابر سیل بنیان کن فساد اخلاقی غرب و مظاهر آن و تأثیر آن بر نگرش و رفتار فرد مسئول حرکت برخی مسئولان در راستای خواست دشمن برای دوقطبی کردن جامعه به تندرو و میانه رو. تلقی اشتباه و یا بی توجهی سازندگان آثار هنری به ارزشها و انتظارات جامعه ایرانی آگاه نبودن مسئولان و مردم نسبت به خطرات ولنگاری فرهنگی ضعف و گاهی عدم مطالبه مردم و نخبگان از مسئولان اجرایی و تقنینی در مسائل فرهنگی

نتیجه گیری

در مجموع می توان گفت: حضور شبه روشنفکران غربزده، وابسته و دارای روحیه حقارت نسبت به بیگانه در مراکز تصمیم ساز و تصمیم گیر در امر فرهنگ و همچنین اعتقاد برخی مسئولان به آموزه های لیبرالیسم و سکولار بودن آنان مانند اعتقاد به اسلام رحمانی و تحریف خط امام توسط برخی مسئولان و انقلابیون خسته، موجب غفلت از داشته های خودی گشته و پای افراد وابسته را به مراکز فرهنگی باز نموده و زمینه نفوذ فرهنگی دشمن را برای حال و آینده فراهم می کند و این، اساسی ترین عامل ولنگاری فرهنگی در کشور است.

برای مبارزه با ولنگاری فرهنگی نیاز است تا موارد زیر به عنوان راهکار مطرح شود:

عمق بخشی به فهم استراتژیک مسئولان در مسائل فرهنگی مبتنی بر آموزه های اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله تدوین برنامه کوتاه مدت برای سرو سامان دادن ولنگاری موجود با مشخص کردن دقیق و جامع مصادیق ولنگاری فرهنگی فعلی و اقدام عالمانه و انقلابی برای مقابله با آن روشنگری در جامعه درباره عوامل، ویژگیها و عواقب ولنگاری فرهنگی آشناسازی جامعه با فرهنگ ناب اسلامی-ایرانی و ایجاد و تقویت شوق ملی برای رواج آن پرسش و مطالبه مجدانه و مستمر مردم، نخبگان و رسانه ها از مسئولان و دستگاههای مسئول در امر فرهنگ فعال کردن قرارگاه جهاد فرهنگی و زیرمجموعه های آن شامل: شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی فضای مجازی و ... برای مقابله همه جانبه با ولنگاری فرهنگی ارتقاء کیفیت و جذابیت کالاهای فرهنگی داخلی مبتنی بر ارزشهای اسلامی- ایرانی و حمایت همه جانبه از این تولیدات و فرهنگ سازی برای استفاده مردم از این تولیدات اقدام همزمان در کنترل و نظارت بر فضای مجازی و همچنین بالابردن سواد رسانه ای و فرهنگ استفاده از فضای مجازی در میان مردم و مسئولان اقدامات اساسی و جامع در حوزه های: تربیت اسلامی جامعه به ویژه کودکان و نوجوانان، سبک زندگی اسلامی-ایرانی، هنجارشدن غیرت، حیاء و عفاف، تقویت دشمن شناسی و روحیه استکبارستیزی  و تبیین ابعاد آن برای مردم و مسئولان و ارتقاء روحیه استقامت و ایستادگی در مردم تبیین گفتمان ولایت در مسائل فرهنگی به روشهای هنری و جذاب برای مسئولان و مردم الزام متولیان امور سیاسی، اجتماعی و دفاعی و به ویژه امور اقتصادی برای تهیه پیوست فرهنگی جهت برنامه ها و اقداماتشان

اگر مسئولان نخواهند یا  در کوتاه مدت نتوانند به وظیفه خود عمل کنند، هر یک از ما و شما برای جلوگیری از ولنگاری فرهنگی چه اقداماتی می توانیم و یا باید انجام دهیم؟

با عنایت به ماهیت و ذات فرهنگی انقلاب اسلامی، مسئولان نظام در تمامی بخشها باید نسبت به مسائل فرهنگی حساس باشند لذا در مسئله ولنگاری فرهنگی بار اصلی بر دوش مسئولان است و اگر آنان نخواهند برای رفع آن قدمی بردارند، فعالیت های مردمی تنها چاره کار است.

اگرچه حل این معضل، همت و اقدام برنامه ریزی شده مسئولان را می طلبد اما از آنجایی که انقلاب ما مردمی است، بسیجیان و نیروهای ارزشی به عنوان بازوان انقلاب می توانند با انجام برخی اقدامات زمینه را آماده کنند تا مسئولان سر خط شوند و فضا آماده شود. بر این اساس معلمان و فرهنگیان بسیجی، تکلیف مهمی در مسائل و معضلات فرهنگی جامعه به عهده دارند به ویژه آن بخش که به دانش آموزان و نسل آینده مرتبط است. با این نگاه، برخی اقدامات توسط افراد انقلابی برای جلوگیری از شیوع بیشتر ولنگاری فرهنگی قابل اجراست:

ریشه یابی چرایی عدم عمل به وظیفه مسئولان تقنینی، اجرایی و ... فهرست کردن مصادیق ولنگاری فرهنگی دستگاههای مسئول و ارشاد، تذکر و هشدار به آنان و مطالبه تا اصلاح روندها. معرفی مسئولان ولنگار در امر فرهنگ به منظور ایجاد مطالبه عمومی. روشنگری در مدارس، مراکز مختلف و جامعه برای تبیین عوامل و آثار ولنگاری فرهنگی و راههای پیشگیری از آن. تلاش فردی و جمعی نیروهای انقلابی برای افزایش تولید کالاهای فرهنگی اسلامی – ایرانی و نشر و توزیع گسترده آن در شبکه های اجتماعی و فضای مجازی. گفتمان سازی و جریان سازی مردمی خودجوش برای عدم استفاده مردم از کالاهای فرهنگی. تشویق و ترغیب نخبگان فرهنگی به تولید کالا و محتوای مفید و نشر آن در فضای مجازی. استفاده از تریبون مساجد و همراه کردن علما برای اقدامات مزبور خصوصاً روشنگری و مطالبه گری.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۵ ، ۱۴:۰۷
عارف عبداللهی

پیرامون چگونگی مطرح شدن قطعنامه 598 و چگونگی قبول آن توسط حضرت امام سوالات و مسائل بسیاری وجود دارد:

  • آیا نامه­ ای که آقای هاشمی خدمت امام آورد و در آن به عدم توانایی مجموعه های نظامی و دولتی برای ادامه دادن جنگ اشاره کرده بود، امام را مجاب به پذیرش قطعنامه نمود؟
  • اگر نامه ی فوق را سند موثقی بر ناتوانی مجموعه ی دولتی و نظامی مان در ادامه دادن به جنگ فرض بگیریم، پس چطور است که بعد از حمله ی منافقین از غرب کشور(مرصاد) پس از قبول قطعنامه، به واسطه ی پیام چند خطی امام به فرماندهان نظامی مبننی بر لزوم جنگیدن، سیل بسیار چشمگیر حضور مردمی را در برابر حملات به غرب کشور مشاهده می کنیم؟
  • باز چگونه است که چند روز پس از حضور چشمگیر مردمی در غرب کشور، آقای محسن رضایی پیامی به حضرت امام می فرستند، مبنی بر اینکه «اگر اجازه می فرمایید ما برای حمله به بصره و تصرف بصره آماده هستیم.». چطور است که در نامه ی آقای هاشمی از قول آقای رضایی آمده است که ما طی 5 سال آینده هیچ گونه پیروزی نخواهیم داشت؟ این دو پیام آقای رضایی چگونه با هم قابل جمع است؟
  • یک ماه پس از پذیرش قطعنامه، آقای ری شهری، وزیر اطلاعات دولت مهندس موسوی نامه ای به امام می نویسند به این مضمون که «در تحلیل حوادث اخیر و مشخصاً موضوع آتش بس، این شایعه در سطح وسیع مطرح است که دیدگاه حضرت امام در مسائل اصولی جنگ با دیدگاه مسئولین کشور متفاوت است و اختلاف این دو دیدگاه، دلیل اصلی تحمیل قطعنامه است. یعنی در حقیقت این مسئولین زهر را به کام امام ریختند». امام مقابل این نامه که آقای ری شهری چنین مسئله ی مهمی را مطرح می کند، سکوت می کند و هیچ چیز نمی گوید. آیا سکوت در برابر چنین مسئله ی مهمی، دربردارنده ی پیام خاصی نیست؟

با تاملی در سوالات بالا، این نکته به سهولت روشن می شود که افق دید حضرت امام، با زاویه ی دید مسئولین وقت در موضوع چگونگی خاتمه ی جنگ، تفاوت جدی دارد. چه آنکه حتی گزاره ی «ناتوانی در تجهیز و اعزام نیروها» که به زعم مسئولین مهمترین دلیل در توجیهِ پذیرفتن قطعنامه بود، با صحنه ی حضور چشمگیر مردمی در برابر حمله ی منافقین در عملیات مرصاد مخدوش می شود.
شاید کلید فهم این مسئله را بتوان در نحوه ی محاسبات صحنه ی نبرد یافت. آنجا که مسئولین با اتکا بر محاسبات مادی، نبود بودجه و تجهیزات را عامل کوتاه آمدن در برابر «دشمن متجاوز» و کرنش در برابر سازمان های به اصطلاح بین المللی صلح طلب! تلقی می کنند و از قضا همین محاسبات مادی، در نتایج عالم مادی هم درست از آب در نمی آید. به عبارت روشن تر، همین مصلحت اندیشی مادی، عامل صلح ظاهری هم نمی شود و تنها به تجدید قوا و نَفَس چاق کردن دشمن متجاوز می انجامد.
چه بسا «مقاومت و ادامه ی جنگ برای رفع فتنه از عالم»ی که متکی بر ایمان باشد و حتی آرامش مادی را نیز زودتر به بار آورد؛ و چه بسا «تکیه ی صرف بر محاسبات مدبرانه­­ی مادی صلح جویانه» ای که بیش از پیش آرامش مادی را خدشه دار کند.
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
ای دنیا؛ اف بر دلبستگی مان بر تو.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۵ ، ۱۱:۳۴
عارف عبداللهی

  یکی از ضرورت های مبارزه، صحنه خوانی میدان مبارز است ، اینکه در حال حاضر ما درچه شرایطی قرار داریم و همچنین جبهه دشمن- جبهه مقابل-  در چه شرایطی قرار دارد. صحنه آرایی دشمن به چه شکل است و چه اهدافی رو نشانه رفته است، ما چه واکنشی باید در مقابل کنش دشمن داشته باشیم. برای ادامه مبارزه و بودن در صحنه نزاع باید دشمن شناسی را خیلی خوب آموخت، در غیر این صورت بازنده نبرد خواهیم بود و سرخورده و شکست خورده از صحنه نزاع خارج خواهیم شد. شرایط جبهه دشمن در عصر معاصر، علیه جمهوری اسلامی ایران، به چه نحوه است ؟ صف آرایی آن چگونه است؟. چه اهدافی را نشانه است رفته است؟. مقام معظم رهبری در دیدار دانشجویان در ماه مبارک رمضان ( 1395)، جمله ای را بیان نمودند که باب تفکر و تامل در مسئله صحنه خوانی میدان نزاع، گشوده شد. فرمودند : « در سوره‌ی احزاب مشاهده میکنید: وَ لَمّا رَءَا المُؤمِنونَ الاَحزابَ قالوا هذا ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ ما زادَهُم اِلّآ ایمانًا وَ تَسلیمًا. قضیّه‌ی احزاب قضیّه‌ی مهمّی بود. یعنی در مقام مقایسه، اگر بخواهیم جبهه‌ی امروز دشمن علیه جمهوری اسلامی را در صدر اسلام مشابه‌سازی بکنیم، میشود جنگ احزاب. امروز خب مشاهده می کنید دیگر؛ همه‌ی دنیاپرستان و قدرت‌طلبان و جنایت‌کاران و اهل زور و ظلم و طغیان در سرتاسر عالم، در رده‌های مختلف اقتدار، در مقابل جمهوری اسلامی صف کشیده‌اند و حمله هم کرده‌اند و دارند از همه‌ی جوانب حمله هم می کنند؛ عین همین قضیّه در جنگ احزاب اتّفاق افتاد.». جمله ای که قابل تامل و تفکر این است ، رهبر انقلاب فرمودند، جبهه ای امروز دشمن؛ در واقع این شیبه سازی و انطابق در جبهه دشمن صورت گرفته نه  جامعه اسلام و جبهه اسلام ؛ نمی توان شرایط حال حاضر جبهه اسلام را با شرایط جبهه صدر اسلام در جنگ احزاب تطبیق داد.

2.      توجه کنیم که جبهه امروزی دشمن، مقایسه شد با جبهه دشمن صدر اسلام در جنگ احزاب. درجنگ احزاب آنچه که اتفاق افتاده بود، تشکیل جبهه دشمن و جریان باطل  به رهبریت یهود. یهود با انواع مکرهای سیاسی و اقتصادی گروه های مختلف –احزاب- از قبایل عرب را مقابل جبهه اسلام – جبهه حق- قرار داده بود . به نوعی مسبب اصلی جنگ احزاب یهود بود و نبردی همه جانبه را تدارک دیده بود. «إِذْ جَاءُوکُمْ مِنْ فَوْقِکُمْ وَمِنْ أَسْفَلَ مِنْکُمْ وَإِذْ زَاغَتِ الأبْصَارُ وَبَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ وَتَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا﴿١٠ هُنَالِکَ ابْتُلِیَ الْمُؤْمِنُونَ وَزُلْزِلُوا زِلْزَالا شَدِیدًا ».  « زمانی را که دشمنان از طرف بالا و پائین ( شهر ) شما ، به سوی شما آمدند ( و مدینه را محاصره کردند ) ... .» ( احزاب/10). جبهه حق در صدر اسلام محاصره شد، یهود توانست با کمک قبایل عرب، جبهه اسلام را در محاصره قرار دهد. اما نکته ای قابل تامل در بیانات قرآنی ؛ ابتلاء و آزمایش یاران جبهه حق  به وسیله جبهه دشمن- جریان باطل- در جنگ احزاب است. « هُنَالِکَ ابْتُلِیَ الْمُؤْمِنُونَ وَزُلْزِلُوا زِلْزَالا شَدِیدًا». « در این وقت مؤمنان (در کوره داغ حوادث جنگ و مبارزه و هلاک و هراس ) آزمایش شدند و سخت به اضطراب افتادند.» ( احزاب/ 11). به نوعی جبهه اسلام در صدر اسلام به واسطه این امتحان دچار ریزش و رویش هایی شد. در تفسیر نمونه میخوانیم : « این آیات و چندین آیه بعد از آن که مجموعا هفده آیه را تشکیل مى دهد پیرامون یکى از بزرگترین آزمونهاى الهى در مورد مؤ منان و منافقان و امتحان صدق گفتار آنها در عمل، سخن مى گوید.» . باید متوجه باشیم که جبهه اسلام در جنگ احزاب موردآزمون بزرگ الهی قرار گرفت. جنگ احزاب بعد از جنگ بدر و احد و قبل از فتح مکه قرار دارد. جنگ احزاب آخرین تلاش مشرکان به رهبری یهود – جریان باطل- برای ایجاد جبهه قوی در مقایل اسلام بود. این جنگ یکی از مهمترین حوادث تاریخ اسلام است ، جنگى که در حقیقت نقطه عطفى در تاریخ اسلام بود و کفه موازنه قوا را در میان اسلام و کفر به نفع مسلمین بر هم زد و پیروزى در آن کلیدى بود براى پیروزیهاى بزرگ آینده ، و در حقیقت کمر دشمنان در این غزوه شکست «وَ رَدَّ اللَّهُ الَّذینَ کَفَرُوا بِغَیْظِهِمْ لَمْ یَنالُوا خَیْراً وَ کَفَی اللَّهُ الْمُؤْمِنینَ الْقِتالَ وَ کانَ اللَّهُ قَوِیًّا عَزیزاً » . « خداوند کافران را با دلی لبریز از خشم و غم بازگرداند ، در حالی که به هیچ یک از نتائجی که در نظر داشتند نرسیده بودند . خداوند ( در این میدان ) مؤمنان را ( با طوفان باد و ارسال فرشتگان ) از جنگ بی‌نیاز ساخت ، و خداوند نیرومند و چیره است»و بعد از آن نیز نتوانستند کار مهمى صورت دهند.

3.      با توجه به بیان رهبر معظم انقلاب در قیاس صحنه کنونی دشمن به صحنه جریان باطل در جنگ احزاب، و بیان قرآنی که اشاره به ماهیت این اتفاق دارد و آن را به نوعی،آزمون جبهه حق برمیشمارد، میتوان نتیجه گرفت که جبهه و جریان حق در عصر معاصر بار دیگر موردآزمون بزرگ الهی قرار گرفته است که نقطه عطف تاریخ معاصر خواهد بود و در صورت موفیقت درآن، صحنه نزاع را به نفع جبهه اسلام تغییر خواهد داد. ودر آخر توجه شما به این بیان از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اشاره شده ، جلب میکنم :     « حادثه‌ی بسیار مهمّی بود. خب مؤمنین در مقابل این حادثه قرار گرفتند. مردم -همانهایی که تحت لواء پیغمبر زندگی میکردند- دو دسته شدند: یک دسته آنهایی هستند که در همین سوره‌ی احزاب حدود هفت هشت ده آیه قبل از این آیه‌ای که من خواندم، از قول آنها نقل شده: وَ اِذ یَقولُ المُنافِقونَ وَ الَّذینَ فی قُلوبِهِم مَرَض، کسانی که دلهایشان مریض بود، اینها گفتند که پیغمبر به ما راست نگفت، گفت شما پیروز میشوید؛ بفرما! لشکر دشمن آمده و دارد می‌آید، پدر ما را در می‌آورند. یعنی یأس و ناامیدی و خودکم‌بینیِ در مقابل دشمن و یک گرایش قلبی پنهان به دشمن در آنها وجود داشت؛ امّا عدّه‌ی دیگر که اکثریّت بودند گفتند نه، قضیّه این‌جوری نیست، هذا ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسولُه؛ این دشمنی را قبلاً خدا و پیغمبر به ما گفته بودند؛ گفته بودند که شما وقتی وارد این میدان شدید، همه‌ی عوامل کفر و استکبار با شما دشمنی میکنند؛ این قضیّه را قبلاً خدا و پیغمبرش به ما گفته بودند: هذا ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللهُ وَ رَسولُه، درست گفته بودند؛ همانی که پیغمبر به ما گفته بود، همانی که خدا گفته بود، همان اتّفاق افتاده؛ یعنی آمدن دشمن و حمله‌ی دشمن، به جای اینکه روحیّه‌ی اینها را تضعیف کند، ما زادَهُم اِلّآ ایمانًا وَ تَسلیمًا، ایمانشان را تقویت کرد؛ تسلیمشان در مقابل خدا را تقویت کرد؛ عزم و جزم آنها را نسبت به مواجهه و مقابله تقویت کرد؛ این به‌خاطر ایمان است؛ ایمان این است. »

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۵ ، ۰۹:۵۹
عارف عبداللهی


دو فرضیه در خصوص کودتای ترکیه محتمل است:

1.  فرضیه اول این کودتا توسط نیروهای جریان گولن که مورد حمایت آمریکا می باشند  در بدنه ارتش سازماندهی شده است. با این پیش فرض اگر کودتای ترکیه با پشتیبانی گولن انجام شده؛ یعنی آمریکا رهبری کودتا را در دست دارد. خصوصا آن که گولن در مقاطع مختلف علاوه بر سازمان سیا از جامعه یهودی آمریکا و جهان نیز کمک‌های زیادی دریافت کرده است.علاوه بر این ها این کودتا پس از آن رخ داد که هفته گذشته برای اولین بار عملیات‌های امنیتی علیه شاخه نظامی این جریان انجام شد. شواهد دیگر نیز احتمال مطلع بودن جریان غربی را تقویت میکند. مثلا اینکه یک هفته قبل فرانسه بدون هیچ دلیل خاصی سفارت خود در کشور ترکیه را بست و یک سناریوی از پیش تعیین شده را برای جلب افکار عمومی در شهر نیس فرانسه  پیاده کرد. افکار عمومی پس از واقعه نیس مشغول فرانسه اشد و همین امر کافی بود که خیلی راحت کودتای ترکیه پیاده شود.

 

2.  دومین فرضیه این کودتا تنها یک نمایش سخت و سنگین از سوی اردوغان بوده است تا با استفاده زا شرایط بحرانی ایجاد شده دست به تضعیف ارتش زده و امکان کودتاهای جدی‌ای که می‌توانست در آینده گریبانگیر او شود را از بین ببرد. البته این احتمال نیز وجود دارد که اردوغان برای مظلوم نمایی و کسب محبوبیت این نمایش را اجرا کرده باشد. درخشانتر شدن چهره اردوغان در این مساله به عنوان یک قهرمان ملی نشان میدهد که همه ماجرا تحت نظارت او بوده است.

 

3.  شواهد نشان میدهد در کودتای ترکیه عاملیت آمریکا در هر دو صورت مساله پر رنگ است. هرچند با توجه به بالا بودن میزان هزینه ای که اردوغان برای این مساله متحمل شده و اینکه  اصلی ترین نیروهای عامل در این کودتا نیروی هوایی و ژاندارمری (یعنی نیروهای تحت نفوذ گولن) بوده اند که تا کنون همواره وظیفه اصلی کودتاها را برعهده داشته است احتمال صدق گزاره عاملیت جریان گولن بیشتر محتمل است. اوباما برای انجام تغییرات منطقه ای بسیار جدی است و این تحولات را بخشی از راهبردی کلانی میدانم که فلش اصلی آن جمهوری اسلامی ایران را هدف گرفته است . این هشدار را باید جدی گرفت که تداوم سیاست سازگاری با آمریکا و تهی کردن ظرفیت های مقاومتی کشور در داخل و در منطقه از سوی دولت می تواند عواقب بسیار خطرناکی را در آینده نزدیک برای امنیت ملی کشور به همراه داشته باشد .

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۵ ، ۰۹:۲۷
عارف عبداللهی

یکسال از مهمترین توافق تاریخ ملت ایران برابر 1+5 گذشت و آنچه بیش از هرچیز خودنمایی می کند ، تجربه مردمی در برابر آمریکا بعنوان دشمن ابدی و مصداق اتم استکبار است . توافقی که هرگز باعث بهبود شرایط زندگی مردم نشد، بلکه عامل اصلی رکود و مشکلات حوزه بانکی و اقتصادی ایران نیز شده است .
مهمترین نقطه قوت متن برجام را می توان اینگونه عنوان کرد، اینکه مردم متوجه شدند که نمی شود با آمریکا مذاکره کرد و به آنها اعتماد نمود، البته به شرط آنکه در حافظه مردم به زودی به فراموشی سپرده نشود.
مهمترین اتفاق در حوزه اجرای برجام نیز بسیار مهم است. آنچه در حوزه اجرایی بیشتر نمود داشته، تفاوت وزن میان داده ها و ستانده هاست. مهمترین داده ما انرژی هسته ای در متن برجام است، اما ستانده ما تقریبا هیچ است! داده ی بعدی القای اتصال بین رفع تحریم ها و آب خوردن مردم به تصویب برجام و افزایش توقع عمومی جامعه بود!!! نکته بعدی نیز پررو شدن دشمن و اجازه به آنها برای دست اندازی ها به امنیت ملت ایران است .
اما در بررسی شرایط برجام از روز توافق تاکنون باید به موارد زیر اشاره نمود:
ابتدا باید به دلیل توافق بپردازیم و آن اینکه مسئولین از تحریم ها خسته شده بودند و می خواستند تحریم ها برداشته شود اما سوال اینجاست که در قبال امتیاز های بزرگی که دادیم چه چیزی در حوزه تحریم ها لغو شده است؟ گزارش واقعیت حوزه تحریم در اجرای برجام چگونه است؟
-  هیچ معامله دلاری انجام نمی شود و درصورت رخداد آن ، توقیف خواهد شد، ( باید بدانیم که تحریم دلار ، تحریمی در حوزه هسته ای ست که در سال 2008 در 10 نوامبر اعمال می شود و در سال 2012 کلا دستور توقیف صادر می شود که فقط مربوط به هسته ایست اینکه اصلا این تحریم ها برداشته نشده است.) ،
-  بانکهای بزرگ اروپایی هیچ رابطه اقتصادی با ما برقرار نمی کنند به جز چند بانک کوچک اروپایی و هیچ شریک اقتصادی مالی نداریم
-  سوییف باز است اما چون بانکی برای تبادل مالی در طرف مقابل وجود ندارد ، پس کار نمی کند .
-  هیچ سرمایه گذاری واقعی بزرگی در ایران انجام نشده است چون بانکها خدمات ارایه نمی دهند .
-  در حوزه نفت داریم بیشتر می فروشیم اما مفت می فروشیم و جالب اینکه پول نفت ما بلوکه و انباشته می شود و دولت دارد به سمت تهاتر پیش می رود و مبادله کالا با نفت می کند .
-  یورو فقط  در کشورهای خریدار و برای هزینه کرد و فقط در همان کشور خریدار نفت وجود دارد .
-  پولهای بلوکه شده نفتی ما هیچکدام جز 1میلیارد دلار که از هند دریافت شده از 7 میلیارد دلار طلب، آن هم در یکی از بانکهای بین المللی انباشته شده و دریافت نمی شود .
-  در حوزه بانکی در کشورهای همسایه مثل امارات چکهای بانکی و حواله جات ایرانی پذیرفته می شد اما اکنون هیچ ...
-  ذخایر ارزی ایران که هیچکدام وارد ایران نشده است ... به اذعان دکتر سیف ... جالب آنجاست که بانکهای محلی آسیایی نیز وارد مبادله با ایران نمی شوند .
-  قراردادهای بزرگ مطلقا بسته نشده و یا شانس اجرایی ندارد چون هیچ بانکی ضمانت پرداخت مبالغ آنان را نمی کند . بانکها حاضر نیستند کار کنند.  
-  در حوزه خریدهای غیر هسته ای، وضعیت خطرناکتر است. این هفته آقای دکتر صالحی اذعان کردند که خطری جدی در راه است...

این وضعیت واقعی برجام در حوزه تحریم هاست...
 نقطه دیگر این است که تحریم ها نه فقط لغو نشده که حدود صد فقره تحریم دیگر در همین یک سال اضافه شده است ...  
برای نظام بسیار سخت بود که امتیاز های زیادی در قبال این توافق داده شود ...و در مقابل هیچ چیز عایدی نداشته باشد . از مسیرهای دیگری هم می توان نتیجه ای گرفت :
از منظر استراتژیک : در متن برجام اتفاقاتی افتاده و برخی جاهای آن به اصطلاح نظامی ها مین گذاری شده و دارای نقایص زیادی است چون تحریم ها باید وضعیتش در متن برجام حل می شد اما متن را فعلا کاری نمی توان کرد البته برجام را ایران با شروط مصوبه شورای عالی امنیت ملی و نهایتا با نظر و شروط صریح مقام معظم رهبری پذیرفته است . یکی از بزرگترین مشکلات این است که پکیج برجام همه اش با هم است یعنی ما هم حق اعتراض داریم و می خواهیم خواهان حق خودمان در برجام باشیم در موضوع نقض برجام ، بعضی جاها می توان بصورت محکم تر با دشمن سخن گفت ... اما دولت تاکنون چنین رفتاری نشان نداده است .
حال دشمنی که همه چیز را گرفته است ،...  کار فردو و نطنز تمام شده ، ذخیره مواد غنی شده هسته ای تمام شده ، قلب راکتور اراک با بتن پر شده است و ... به قول آمانو خیلی هم فراتر از انتظار ... خب حالا دشمن که کار را تمام شده می بیند تحریم ها را لغو خواهد کرد ؟ خیر چون اکنون چیزی از ما نمی خواهد که برای آن کاری بکند ... این خیلی مهم و ظریف است ... این دلیل تکنیکال است که انگیزه دشمن را برای لغو تحریم ها گرفته است .

نکته بعدی ، اما تعبیری که مکررا توسط مدافعین برجام تکرار می شود این است که می گویند ایران در یک فضای امنیتی و خطر جنگ قرار داشت که ما با برجام توانستیم جلوی آن را بگیریم ... و جالب آنکه آنرا مهمترین دستاورد برجام هم می دانند ... اما تصویر امنیتی ایران نه تنها حذف نشده بلکه به حوزه های دیگر جابجا شده و حتی گسترش داده شده است که برجام2 و 3  مصادیق آن در حوزه موشکی ، نظامی ، دفاع از مقاومت و ... است . تازه در حوزه هسته ای هم حذف نشده و حتی در خرید فیبر کربن هنوز هم مشکل داریم و نمی گذارند خرید کنیم یعنی در همان حوزه هم حذف نشده است .  اما هدف امنیتی سازی ایران در دنیا توسط امریکا و اسراییل چه بود ؟ هدف آنها این بود که دیگر کشورها را متقاعد کنند تا همه با هم ما را تحریم کنند و کسی مقابل تحریم ایران در برابر آنها نایستد و ما مقابل آنها توان ایستادن نداشته باشیم و در قضیه هسته ای باج بدهیم که دادیم ... حال ایا خروج از مساله امنیتی شدن به این روش ، صحیح است ؟ تازه به آن می توان افتخار کرد ؟!!!!... اینطور که می توانیم همه مشکلات را حل کنیم ... هرچه طرف مقابل خواست بدهیم تا مشکلات حل شود . آمریکایی ها وقتی فهمیدند که دیگر فشار و تحریم جوابگو نیست ، در مذاکرات آلمآتی کلا شرایط را تغییر دادند و حاضر شدند که غنی سازی را تا سقف 3.5 درصد برای ایران بپذیرند . و اگر کدهای دولتی تا آن زمان اینگونه نبود و پیشرفت های بزرگ هسته ای وجود نداشت ، آنگاه دیگر به هیچ وجه آنها حاضر نمی شدند با این وضعیت جلوی ما بنشینند و مذاکره کنند .

ادامه دارد....

نویسنده -استاد اسماعیل کفاشی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۹۵ ، ۱۰:۵۷
عارف عبداللهی

چند صباحی است که شاهد عجایب رفتارها و عجایب هیبت هایی هستیم که چشم هر نظاره گری را مجذوب خویش می کند و مخاطبان را مجبور به باز گذاشتن دهان ها تا منتهی الیه بناگوش وا میدارد.

اگر تا دیروز مشکل اساسی مملکت آب، برق، غم نان، جیره معوقه قوت قالب کارمندان، مطالبه پیگیری هزینه های سرخرمنی بیمه گزارانو قسط علی هذا بود امروز به یکباره همه چیز حل گشته و معدود منور الفکارنی یافت گشته که راه کج رفتاری و هنجار شکنی پیش گرفته و اقدام به استفاده از البسه های کرده اند که گویی خود، تخته سیاهی از فوش و ناسزا در حال حرکت است.

یکی از شاخصه های پروزن فقر فرهنگی و دریوزگی فکر هر کشوری استفاده لجام گسیخته و ندانسته از اندیشه و رفتار دیگری است بدون اینکه کوچکترین فهم و شناختی از آن داشته باشند. واقعا این سوال ویران کننده همچون خوره ای وحشت ناک مرا در خود حل کرده که واقعا چرا و با چه دلیلی برخی به ظاهر متمدن ولی در واقع به شدت متحجر و عقب مانده باید اقدام به استفاده از البسه ای بکنند که بر روی آن نقش فوش و ناسزا و بی حیاترین مطالب منقوش شده است؟؟؟؟ به عنوان مثال به لغات و اصطلاحاتی که در پایان یاداشت آمده توجه داشته باشید تا به عمق فاجعه پی برید.

ولی به راستی آیا مشکل کار فقط ذایل شدن ذخیره حیا و عفت زنان است یا موارد دیگری، هم مسیر با این واقعیت نقش آفرینی می کنند؟

آیا تاکنون به این اندیشه تاریخی توجه کرده اید که یکی از مهم ترین ویژگی مردان ایران زمین غیرت و سلحشوری آنان است تا جایی که  ضمانت  یک تار سبیل مرد ایرانی در دوران کهن حکم دو کارمند رسمی حقوق بگیر از بانک ملی اینک را داشت!!

ولی امروز چه شده است که همان مرد ایرانی با شمایی زنانه و  به غایت بی غیرت در جامعه ظاهر می شود و  راضی می شود خواهر، مادر یا خانمش دوشادوش او حرکت کند و خلق اللهی با چشمانی از حدقه ترکیده و گردنهای به زاویه 360 درجه چرخنده تمامی زوایای پنهان و آشکار ماجرا را رصد، عکس برداری و در آرشیو ذهنشان نگاتیو بندی و نقل اختلالات مجالس شبانه  کنند.

واقعا  ما کجا و اندیشه اسلامی کجا؟؟؟  ما کجا و اتاق فکر هوشنمد دشمن کجا؟؟ آخر چه شده آن همه غیرت و سلحشوری مردان را؟؟ کجاست مردانی که راضی به سرب داغ شدند و رفتند ولی راضی به افتادن چادر زن ایرانی به دست اجنبی نشد؟؟

چقدر خوب میشد از برخی مکان ها و افراد برچسب مسلمان و مسلمانیت برداشته میشد تا حدالامکان  بوی تعفن و استفراغ از ادعای برخی ها استشمام نشود  زیرا پیام آور همین اسلام نبی مکرم اسلام در این باب آورده است: هرمردی که همسرش با آرایش (بدحجاب) ازخانه بیرون رود،بی غیرت است؛وهرکس اورا بی غیرت بخواند،گناهی نکرده است!

(Vixen)  زنشرور

(Nude)  لخت

(Whore )فاحشه

(Sow) ماده خوک جوان

(Pig)خوک

(Theocrasy) شرک به خدا

(Hussy) زن گستاخ

(Vice)گناه،فساد

(Chorus girl9دختررقاصه توجمع

(Lusts)شهوت،هوس

(Dram)ظرف شراب

(Adulterer)مرد زنا کار

(Eccentricity)بی قاعدگی

(Adultery)زنا،بیدینی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۹۵ ، ۰۹:۱۳
عارف عبداللهی

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ جاءَتْکُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ رِیحاً وَ جُنُوداً لَمْ تَرَوْها وَ کانَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیراً.

اى کسانى که ایمان آورده‏‌اید؛ نعمت خدا را بر خود یاد آرید، آنگاه که لشکرهایى به سوى شما در آمدند، پس بر سر آن‏ها تند بادى و لشکرهایى که آن‏ها را نمى‌‏دیدند، فرستادیم و خداوند به آنچه می‌کنید، همواره بیناست. خداوند فرشتگان را برانگیخت تا اسبان و شتران دشمن را تحریک می‌‏کردند. مشرکان در حالى که شکست خوردند، پا به فرار گذاشتند، و راه سه روز را در یک روز مى ‏پیمودند. سوره احزاب( آیه33)

صحبت‌های اخیر رهبر معظم انقلاب در دیدار دانشجویان، سراسر نکته و حکایت‌هایی بود که حال و روز  کشور و شرایط امروز جامعه را بیان می کرد تفسیر و فهم این سخنان نیازمند رجوع به تاریخ و روزگار صدر اسلام است.

 جنگ احزاب واقعه ایست که رهبر اوضاع کنونی را به آن تشبیه کردند.

جنگ احزاب همان جنگ خندق است، ویژگی‌های این واقعه که با حال مطابقت دارد را بررسی می‌کنیم.

علت اصلی غزوه احزاب حُمق و حسد یهودیان بود. یهودیان بعلت اخراج برخی از قبایل شان توسط پیامبر و همچنین بعلت کشته شدن سران شان کینه شدیدی از اسلام به دل داشتند. از سوی دیگر قدرت گرفتن مسلمانان و وجود معارف حق در اسلام ، نفوذ یهود را کاهش داده بود؛ لذا جمعی از آن‌ها  به مکه و نزد سران قریش رفتند و تکیه زنان به دیوار کعبه با آنان هم قسم شدند تا پیامبر(ص) و یارانش را از بین ببرند. یهودیان سپس سایر قبایل عرب را همراه و ترغیب کردند تا در این جنگ حاضر باشند که البته موفق هم شدند؛

 امروزه هم شاهدیم که لابی های صهیونیست چگونه از تمامی امکانات مالی و نظامی و نفوذ سیاسی و اقتصادی شان استفاده می کنند و مسلمانان را به جان هم می اندازند تا علیه هم جبهه بگیرند و اتحادشان نابود شود! می‌بینیم که با دوستان خود چگونه هم پیمان شده اند تا برای نابودی اسلام و نظام اسلامی راستین تلاش کنند. خشم دشمنان جمهوری اسلامی از قدرت گرفتن و نفوذ در منطقه و دنیا بر هیچ کس پوشیده نیست و این هم  آتش دشمنی‌شان را شعله ورتر می کند .

جالب اینجاست که پیامبر(ص) در آن زمان با آن یهودیان مذاکره کرده و پیمان بسته بودند. اما آن‌ها این پیمان را نقض کردند و به قول خودمان زیرش زدند. حال آنکه پیامبر در آن پیمان امتیازی به طرف مقابل نداده بودند که با نقض عهدنامه متحمل خسارات محض شوند.

سرانجام سپاه (12 الی 20 هزار نفری) احزاب بسوی مدینه راهی شد. پیامبر با دریافت این خبر برای دفاع آماده شدند و به پیشنهاد سلمان و با کمک مسلمانان خندق‌هایی حفر کردند. سپاه احزاب بمدت یکماه مدینه را محاصره و تحریم شدید کردند.

در همان زمان عده ای از کسانی که با پیامبر بیعت داشتند، تحت تاثیر وسوسه‌های فرستادگان یهودیان به جمع احزاب پیوستند و تلاش کردند تا از درون به پیامبر ضربه بزنند. عده ای دیگر از بین خود یاران هم وحشت کردند و با دیدن سپاه کثیر دشمن و خیانت خودی‌ها ایمان‌شان سست شد. پیامبر (ص) ولی همه را به پیروزی و کمک الهی وعده می‌داد. ایشان سپاه را منظم کردند و آماده نبرد شدند.

امروز هم شاهد مذاکره با کشورها و دولت‌هایی بودیم و هستیم که برای ریزترین تصمیم گیری‌هایشان از دولت صهیونیستی تاثیر می پذیرند و باز شاهدیم که طرف ما چطور قول‌ها و پیمان‌هایش را لغو کرد.  چطور ما را این مدت طولانی تحریم و تحدید کرد. شاهدیم که افرادی از جبهه خودی خیانت می‌کنند تا اساس نظام اسلامی را از هم بپاشند و افرادی دیگر با دیدن قدرت و کثرت دشمن و کمی یاران  و هنگام تحریم ها و فشارهای کمرشکن او می‌هراسند و دم از سازش با آن‌ها می زنن.

هنگام نبرد، هر وقت که عده ای از مشرکان از خندق‌ها عبور می‌کردند یاران واقعی و با ایمان راستین پیامبر به دفاع پرداختند. حتی حضرت علی (ع) در نزدیکی دشمن و اردوگاه آنان برای دفاع و مراقبت حاضر می‌شدند.

در زمان مبارزه علی(ع) با عمرو بن عبدود و در جنگ احزاب بود که رسول خدا فرمود تمام اسلام و حق در برابر تمام کفر و شرک ایستاد.

اما سرانجام مهم این جنگ هم از بین رفتن بزرگان مشرکان چون عمرو و از هم پاشیدن اتحاد احزاب نابودی یهودیان فتنه‌انگیز و یاری فراوان خداوند به مسلمانان بود.

 این روزها هم آنانکه ایمان راستین به راه حق و نصرت و فضل الهی دارند می‌توانند در دفاع از این آرمان‌ها موفق باشند. یکی از آموزه‌های تدابیر رسول خدا (ص) و اقدامات علی(ع) را می‌توان چنین استنباط کرد که برای دفاع گاهی باید در قلب دشمن حاضر شویم، همان کاری که در کشورهای برادر سوریه ،عراق ، لبنان و فلسطین انجام می‌دهیم و با تکفیری‌ها و داعشی‌ها می‌جنگیم.

دیگر آنکه پیامبر بارها یاری خدا به مسلمانان با ایمان در برابر دشمنانشان را وعده داده بود و انشالله در رویارویی با تمام ناحق، پیروز نهایی ایمان داران حقیقی‌اند.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۵ ، ۱۱:۵۱
عارف عبداللهی